کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند
    شمع را گر تن نکاهد زندگانی چون کند؟
    دایه را پستان به ناخن می‌تراشد طفل عشق
    تا دمی شیرش مبادا در گلو بی خون کند
    آنکه می‌خواهد غمی بردارد از روی دلم
    کاش دل را از شکاف سینه‌ام بیرون کند
    گل که نتواند رفو زد چاک جیب خویش را
    چاره چاک دل مرغ گلستان چون کند؟
    باز لیلی بر سر بالین مجنون می‌رود
    چند عاشق شکوه از بی‌مهری گردون کند؟
    نقش ما و بخت، قدسی چون بد افتاد از ازل
    هرچه در دل نقش بندم، بخت دیگرگون کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha