قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۰: میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند شمع را گر تن نکاهد زندگانی چون کند؟ دایه را پستان به ناخن می تراشد طفل عشق تا دمی شیرش مبادا در گلو بی خون کند آنکه می خواهد غمی بردارد از روی دلم کاش دل را از شکاف سینه ام بیرون کند گل که نتواند رفو زد چاک جیب خویش را چاره چاک دل مرغ گلستان چون کند؟ باز لیلی بر سر بالین مجنون می رود چند عاشق شکوه از بی مهری گردون کند؟ نقش ما و بخت، قدسی چون بد افتاد از ازل هرچه در دل نقش بندم، بخت دیگرگون کند قدسی مشهدی