کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صوت بلبل را شنیدم ناله زاری نداشت
    آسمان در نُه قفس چون من گرفتاری نداشت
    بر دل تنگم ندانم عافیت را در که بست
    با وجود آنکه این ویرانه دیواری نداشت
    از تماشای تو جز حسرت نصیب ما نگشت
    دیده حسرت نصیبان بخت بیداری نداشت
    گل‌فروش از ساده‌لوحی گل سوی بازار برد
    ورنه تا گل بود چون بلبل خریداری نداشت
    عقده‌ای گر بود در زلفش دل من بود و بس
    ورنه با زلف پریشانش گره کاری نداشت
    کی ز رنج من خبردارست از پهلوی دل؟
    آن که شب‌ها تا سحر در خانه بیماری نداشت
    آب چشمم خویش را بر قلب دریا می‌زند
    تا بنا شد گریه، چون اشکم جگرداری نداشت
    طره دستار قدسی را پریشان کس ندید
    هرگز آن ناقص جنون سودای سرشاری نداشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha