کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نشسته بر سر کویی و فتنه بر پا نیست
    ز حیرت تو کسی را به جنگ پروا نیست
    ز چشمم از به کناری، نشو ز طوفان امن
    کنار چشم من است این، کنار دریا نیست
    قدح به دست و چو نرگس همیشه مخموریم
    می خمارشکن در پیاله ما نیست
    نسوخت چون دگری را به بزم، دانستم
    که جز به خدمت پروانه شمع بر پا نیست
    از آن ز مصر به کنعان نمی‌رود یوسف
    که مهربانی یعقوب چون زلیخا نیست
    به یاد زلف بتان آنقدر قلم زده‌ایم
    که در سفینه ما جز خط چلیپا نیست
    به جرم مهر خود از چشم خلق افتادیم
    وگرنه چشم بداندیش در پی ما نیست
    به قتل خود مکن ایما به غمزه‌اش قدسی
    ستیزه‌خوی تو را حاجت تقاضا نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha