به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قدسی مشهدی

قدسی مشهدیغزل هاشمارهٔ ۱۱۱: نیست باکی گر به دستم غنچه سیراب نیست

1330عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نیست باکی گر به دستم غنچه سیراب نیست
در دل من غنچه پیکان او نایاب نیست
جلوه صبح است شامم را به یاد روی دوست
آسمان را بر شب من منت مهتاب نیست
شوق دیدار تو چندان لذت از یک دیدنت
بر سر هم ریخت در چشمم که جای خواب نیست
خون گری قدسی که دارد گریه خونین اثر
پاره دل را چه شد در دیده گر خوناب نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۰: طبیب من چه شد گر مهربان نیست 2شمارهٔ ۱۱۱: نیست باکی گر به دستم غنچه سیراب ن ...3شمارهٔ ۱۱۲: داغ دلم گلی ز گلستان آتش است 4شمارهٔ ۱۱۳: من لبالب آروز، لیک آرزوی دل یکی‌س ...5شمارهٔ ۱۱۴: دل در برم ز ناله پنهان لبالب است 6شمارهٔ ۱۱۵: چنان دلم شب هجران بر آتش غم سوخت 7شمارهٔ ۱۱۶: شب نیست کز فراق توام سینه داغ نیس ...8شمارهٔ ۱۱۷: ایام بهارست و هوای چمنم نیست 9شمارهٔ ۱۱۸: کعبه عشق است کانجا هیچ محمل ره نی ...10شمارهٔ ۱۱۹: پیغام وداع آمد و با گوش به جنگ اس ...11شمارهٔ ۱۲۰: مُردم ز بیخودی، بت خودکام من کجاس ...12شمارهٔ ۱۲۱: روح‌القدس ار دیده گشاید به جمالت 13شمارهٔ ۱۲۲: نیست نومیدی گر از حد انتظار ما گذ ...14شمارهٔ ۱۲۳: پیوسته فکر وصل بتان پیشه من است 15شمارهٔ ۱۲۴: بیگانه‌ای اگر نه به جانانه آشناست 16شمارهٔ ۱۲۵: جز خیال تو مرا در سر سودایی نیست 17شمارهٔ ۱۲۶: کس چه داند از چه در دل آه شبگیرم ...18شمارهٔ ۱۲۷: تبخاله خون بر لبم از سوز درون است 19شمارهٔ ۱۲۸: از شیشه نه می در دل مخمور فرو ریخ ...20شمارهٔ ۱۲۹: با شمع چو پروانه به محفل نتوان رف ...21شمارهٔ ۱۳۰: هرگهم در دل خیال آن قد موزون نشست 22شمارهٔ ۱۳۱: منم که نور خرد در چراغ من غلط است 23شمارهٔ ۱۳۲: بر جرعه‌نوش عشق، بجز خون حلال نیس ...24شمارهٔ ۱۳۳: گرم قتلم آمد آن شوخ و به استغنا گ ...25شمارهٔ ۱۳۴: می دید رویت آینه و دیده برنداشت 26شمارهٔ ۱۳۵: از ضعف، ناله‌ام به سراغ اثر نرفت 27شمارهٔ ۱۳۶: هرچند در میانه اخوان تمیز نیست 28شمارهٔ ۱۳۷: صوت بلبل را شنیدم ناله زاری نداشت 29شمارهٔ ۱۳۸: ما را ز دست جور تو پای گریز نیست 30شمارهٔ ۱۳۹: ره‌زدن درخانه کار چشم فتّان بوده ...31شمارهٔ ۱۴۰: کرده بیهوشم خیال آن دو چشم می‌پرس ...32شمارهٔ ۱۴۱: دستم ز جام عکس می لاله‌گون گرفت 33شمارهٔ ۱۴۲: مرا به ناله شد آن سرو سیم‌تن باعث 34شمارهٔ ۱۴۳: خواهد دل من شربت دیدار و دگر هیچ 35شمارهٔ ۱۴۴: نظر بر آینه خوبان چو بی‌نقاب کنند 36شمارهٔ ۱۴۵: لب عاشق به حرف شکوه بیداد نگشاید 37شمارهٔ ۱۴۶: بی روی تو کارم همه با دیده تر بود 38شمارهٔ ۱۴۷: آنان که مرا جورکش یار نوشتند 39شمارهٔ ۱۴۸: هر لحظه نظر بر دگری دوخته دارد 40شمارهٔ ۱۴۹: باز ناخن سر پرسیدن داغم دارد 41شمارهٔ ۱۵۰: فکنده زخم دلم را به حالت بهبود 42شمارهٔ ۱۵۱: قضا ز خانه چو رختم بر آستانه نهاد 43شمارهٔ ۱۵۲: خلاصی‌ام ز کمند تو در ضمیر مباد 44شمارهٔ ۱۵۳: از چشمه‌سار چشمم از بس که نم برآی ...45شمارهٔ ۱۵۴: نگاهم از فروغ عارضت در چشم تر سوز ...46شمارهٔ ۱۵۵: باز از مرغان دلم حرف سمندر می‌زند 47شمارهٔ ۱۵۶: جوش می‌ام چو خم به خروش آشنا نکرد 48شمارهٔ ۱۵۷: به هیچ، ناخن ما را کی اعتبار کند 49شمارهٔ ۱۵۸: از کینه هیچ‌کس گر هم بر جبین ندید 50شمارهٔ ۱۵۹: فلک ز کین به مه فتنه‌جوی من ماند 51شمارهٔ ۱۶۰: کنعانی ما را غم یعقوب نباشد 52شمارهٔ ۱۶۱: تا لبت را میل سوی باده و پیمانه ش ...53شمارهٔ ۱۶۲: در جلوه‌گری چون تو کسی یاد ندارد 54شمارهٔ ۱۶۳: به کف عاشق چو گل، خون دل خود را ن ...55شمارهٔ ۱۶۴: دگر چراغ که در طور حسن روشن شد 56شمارهٔ ۱۶۵: مرا عشق تو گاهی پرورد دل، گاه جان ...57شمارهٔ ۱۶۶: دل داشت ز بخت سیه امید، غلط کرد 58شمارهٔ ۱۶۷: غنچه بی لعل تو زندانی گلشن باشد 59شمارهٔ ۱۶۸: کی غم دهر خراب می نابم دارد 60شمارهٔ ۱۶۹: شمع وصلت هرکه را شب خانه روشن می‌ ...61شمارهٔ ۱۷۰: چون غنچه دلم از نم خون زنگ برآورد 62شمارهٔ ۱۷۱: نشاط ما اسیران از دل اندوهگین باش ...63شمارهٔ ۱۷۲: نه هرکه مرد ازو در جهان اثر ماند 64شمارهٔ ۱۷۳: طایر عشقم و از شعله پرم ساخته‌اند 65شمارهٔ ۱۷۴: کی بی توام نظاره به چشم آشنا شود 66شمارهٔ ۱۷۵: باز تیر ستمت رخنه‌گر جان که شد 67شمارهٔ ۱۷۶: مرا چو کار بدان زلف تابدار افتاد 68شمارهٔ ۱۷۷: چشم ترم گهی که به آن خاک پا رسد 69شمارهٔ ۱۷۸: کسی چگونه دلم را پی سراغ شود 70شمارهٔ ۱۷۹: هرگزم دیده چنین مایل دیدار نبود 71شمارهٔ ۱۸۰: نام تو بردم آتش شوقم به جان فتاد 72شمارهٔ ۱۸۱: چه باشد جان که عاشق در ره جانان ب ...73شمارهٔ ۱۸۲: محفل دردی طلب، از سیر شهر و کو چه ...74شمارهٔ ۱۸۳: هر لحظه‌ام بتان به غمی آشنا کنند 75شمارهٔ ۱۸۴: دل خواست که برخیزد ازان کو، بتر ا ...76شمارهٔ ۱۸۵: تا عشق مرا بر سر بازار نیاورد 77شمارهٔ ۱۸۶: بر سر پیمانه غم هرگز این صحبت نبو ...78شمارهٔ ۱۸۷: کس چرا بیهده با مردم عالم باشد 79شمارهٔ ۱۸۸: در دل بوالهوس ار ذوق محبت می‌بود 80شمارهٔ ۱۸۹: سزد چو جلوه حسنت نظاره‌خواه شود 81شمارهٔ ۱۹۰: با لبت عمر ابد عیش نهانی می‌کند 82شمارهٔ ۱۹۱: موسم گل چون حریفان جای در بستان ک ...83شمارهٔ ۱۹۲: ز مژگان بوالهوس را در غمت کی خون ...84شمارهٔ ۱۹۳: آیینه ما تا ز رخت عکس نما بود 85شمارهٔ ۱۹۴: از خمار زخم دل تا چند درد سر کشد 86شمارهٔ ۱۹۵: کسی کو عشق‌بازی پیشه دارد 87شمارهٔ ۱۹۶: گر به صحرا بگذرم از اشک من گلشن ش ...88شمارهٔ ۱۹۷: رشک نام او زبانم را ز غیرت لال کر ...89شمارهٔ ۱۹۸: به بزم دوش حدیث تو در میان افتاد 90شمارهٔ ۱۹۹: ز آب چشم من هر قطره طوفان دگر باش ...91شمارهٔ ۲۰۰: میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کن ...92شمارهٔ ۲۰۱: در مجلسی که احباب شرب مدام کردند 93شمارهٔ ۲۰۲: گفتم از عشقت کشم دامن گریبان‌گیر ...94شمارهٔ ۲۰۳: رسد گر بر لبم جان، چون رسی، ناچار ...95شمارهٔ ۲۰۴: شکیب عاشقان، معشوق را دیوانه می‌س ...96شمارهٔ ۲۰۵: سنبل زلف تو خط بر سنبل تر می‌کشد 97شمارهٔ ۲۰۶: مرده بودم از خمار می، شرابم زنده ...98شمارهٔ ۲۰۷: ای خوشدلی برو که غمینم سرشته‌اند 99شمارهٔ ۲۰۸: عجب قیدی‌ست عشق سخت بنیاد 100شمارهٔ ۲۰۹: دلم پروای این و آن ندارد 101شمارهٔ ۲۱۰: باده گر فردا خورم، عالم کنون پر م ...102شمارهٔ ۲۱۱: آسودگی نصیب دل زار کس مباد 103شمارهٔ ۲۱۲: دگر به وسوسه توبه‌ام دماغ نماند 104شمارهٔ ۲۱۳: بیا که بی تو مرا نور در چراغ نمان ...105شمارهٔ ۲۱۴: هرگز مرا به کعبه ز دیر التجا نشد 106شمارهٔ ۲۱۵: آن غنچه‌ام که راز دلم بر ملا نشد 107شمارهٔ ۲۱۶: در چمن کی دلم از فیض هوا بگشاید 108شمارهٔ ۲۱۷: هرکجا زنده‌دلان شست دعا بگشایند 109شمارهٔ ۲۱۸: یا رب چرا به درد دلم دیروا رسید 110شمارهٔ ۲۱۹: آهم از پیچیدگی، چون رشته، تن را ت ...111شمارهٔ ۲۲۰: رنجیدن تو باعث نومیدی من شد 112شمارهٔ ۲۲۱: به عزم جلوه چو آن گلعذار برخیزد 113شمارهٔ ۲۲۲: چون کشته نگاه تو سوی کفن رود 114شمارهٔ ۲۲۳: لبت به خنده شیرین چو همنفس گردد 115شمارهٔ ۲۲۴: ز چشمم بی تو شب چندان سرشک لاله‌گ ...116شمارهٔ ۲۲۵: می را چو آب، لعل تو بر خود حلال ک ...117شمارهٔ ۲۲۶: نشاه می‌خواستم از باده، خمارم داد ...118شمارهٔ ۲۲۷: من و آیینه حسنی که تابش را بسوزان ...119شمارهٔ ۲۲۸: نوک مژگان چه حیرت گر ز دلها بگذرد 120شمارهٔ ۲۲۹: ناله‌ای کردم، خروش اهل شیون تازه ...121شمارهٔ ۲۳۰: در هجرت، از شکست، دلم را اثر نمان ...122شمارهٔ ۲۳۱: اسیر عشق تو از ننگ کفر و دین میرد 123شمارهٔ ۲۳۲: مسیح دید لبت، رنگ او دگرگون شد 124شمارهٔ ۲۳۳: گر گشایم لب دمی، عالم پر افغان می ...125شمارهٔ ۲۳۴: کی دواجو بود آن دل که ز دردش دم ز ...126شمارهٔ ۲۳۵: ز دلها درد دل برداشتن هم عالمی دا ...127شمارهٔ ۲۳۶: بهر هر دیوانه گر ویرانه‌ای پیدا ش ...128شمارهٔ ۲۳۷: زورم به یک اشاره ابرو نمی‌رسد 129شمارهٔ ۲۳۸: عالمی بر خویش بالیدم چو از من یاد ...130شمارهٔ ۲۳۹: هرگزم چون لاله دل بی داغ ته بر ته ...131شمارهٔ ۲۴۰: هنوز از ناله‌ای صد شعله در جان می ...132شمارهٔ ۲۴۱: دو روزه هجر تو با جان دوستان آن ک ...133شمارهٔ ۲۴۲: یاد روی تو هم‌آغوش گلستانم کرد 134شمارهٔ ۲۴۳: بس که دود آه عاشق پرده افلاک شد 135شمارهٔ ۲۴۴: چشمی که با غبار درت آشنا شود 136شمارهٔ ۲۴۵: مبادا کام جان از عیش، تا کام از ا ...137شمارهٔ ۲۴۶: ما اسیران چه کسانیم، گرفتاری چند 138شمارهٔ ۲۴۷: دگر بر آتش می، توبه سوختن دارد 139شمارهٔ ۲۴۸: هیچ دورانی چو عهد بی‌سرانجامی نبو ...140شمارهٔ ۲۴۹: ...141شمارهٔ ۲۵۰: وجودم را نه از آتش، نه از گل پرور ...142شمارهٔ ۲۵۱: تا پرده از رخت به کشیدن نمی‌رسد 143شمارهٔ ۲۵۲: مرا هر قطره‌ای کز دیده در دامن فر ...144شمارهٔ ۲۵۳: در طرب ز ازل بر من حزین بستند 145شمارهٔ ۲۵۴: سوای تو در سینه هر خام نگنجد 146شمارهٔ ۲۵۵: کی به بزم عشق، هر لب پی به جام می ...147شمارهٔ ۲۵۶: نو نیاز خواهشم، لیک از حجابم ساخت ...148شمارهٔ ۲۵۷: ذوق غمت ز سینه محزون نمی‌رود 149شمارهٔ ۲۵۸: چه رنجش است کزان تندخو نمی‌آید 150شمارهٔ ۲۵۹: دلم ز کعبه نه محمل نشسته می‌آید 151شمارهٔ ۲۶۰: میگساران را لبت یاد از می گلگون د ...152شمارهٔ ۲۶۱: ز من ترسم عنان آن نرگس جادو بگردا ...153شمارهٔ ۲۶۲: کشد صد طعنه از دشمن چو با من همنش ...154شمارهٔ ۲۶۳: گر دل به المهای تو منسوب نباشد 155شمارهٔ ۲۶۴: در آتشم از چهره برافروخته‌ای چند 156شمارهٔ ۲۶۵: دامنم چند ز خون مژه دریا باشد 157شمارهٔ ۲۶۶: زخم خار آرزوی آبله پا باشد 158شمارهٔ ۲۶۷: کی اسیران غمت را غم دنیا باشد 159شمارهٔ ۲۶۸: هنوزم از مژه، کار سحاب می‌آید 160شمارهٔ ۲۶۹: ز عقده‌ها که فلک نذر کار من دارد 161شمارهٔ ۲۷۰: عشقت اقرار به دل آرد و انکار برد 162شمارهٔ ۲۷۱: با من، غمت ز مهر، دویی در میان ند ...163شمارهٔ ۲۷۲: رفتم به بوستان که دلم وا شود، نشد 164شمارهٔ ۲۷۳: دلم به عشق فسونساز برنمی‌آید 165شمارهٔ ۲۷۴: کس کار تنک حوصله را تنگ نگیرد 166شمارهٔ ۲۷۵: عشاق چه جمعند؟ پریشان شده‌ای چند 167شمارهٔ ۲۷۶: دل پر حسرتم از سادگی در بزم تنهای ...168شمارهٔ ۲۷۷: جز محبت، سینه‌ام علم دگر پیدا نکر ...169شمارهٔ ۲۷۸: ازان دل از غم ایام برنمی‌آید 170شمارهٔ ۲۷۹: خامه در وصف لبت کار مسیحا می‌کند 171شمارهٔ ۲۸۰: آسیب واعظان به ایاغم نمی‌رسد 172شمارهٔ ۲۸۱: عاشق چو شدی، ناله جانکاه نگه دار 173شمارهٔ ۲۸۲: سینه تنگ و من هلاک زخم پنهان دگر 174شمارهٔ ۲۸۳: ای دست تو به کینه ز دوران درازتر 175شمارهٔ ۲۸۴: بی درد عشق، شادی و غم را چه اعتبا ...176شمارهٔ ۲۸۵: جایی که داغ نیست، ز مرهم چه اعتبا ...177شمارهٔ ۲۸۶: یک نامه چو نگشوده‌ام از بال کبوتر 178شمارهٔ ۲۸۷: کام جانم با من و من در پی کامم هن ...179شمارهٔ ۲۸۸: نگهت فتنه‌گر و عربده‌سازست هنوز 180شمارهٔ ۲۸۹: به سرو سیم‌تنی راه برده‌ام که مپر ...181شمارهٔ ۲۹۰: راست رو نیست بر آماج اثر، تیر نفس 182شمارهٔ ۲۹۱: در کوی تو فردوس تمنی نکند کس 183شمارهٔ ۲۹۲: شد تیره روز خلق، ز عارض نقاب کش 184شمارهٔ ۲۹۳: گر کنم گریه به اندازه چشم تر خویش 185شمارهٔ ۲۹۴: بیگانه گشته‌ام ز همه مدعای خویش 186شمارهٔ ۲۹۵: تو و گشت چمن ای گل، من و کاشانه خ ...187شمارهٔ ۲۹۶: دزدم ز بس حدیث ترا از زبان خویش 188شمارهٔ ۲۹۷: کی کنم هرگز شکایت سر ز جور یار خو ...189شمارهٔ ۲۹۸: دلم خون شد چو دیدم حلقه‌حلقه گشته ...190شمارهٔ ۲۹۹: آغشته‌ام چو پنبه ز خوناب داغ خویش 191شمارهٔ ۳۰۰: عشقم آتش زد به دل، در دیده مسکن ک ...192شمارهٔ ۳۰۱: تا کی چو عاقلان غم ناموس و نام خو ...193شمارهٔ ۳۰۲: عشق خواهی، خنده را بر لب کش و دلت ...194شمارهٔ ۳۰۳: هستیم با تو بر سر عهد قدیم خویش 195شمارهٔ ۳۰۴: غم کجا شد که به جان آمدم از شادی ...196شمارهٔ ۳۰۵: مرده را زنده کند چون سخن‌آراست لب ...197شمارهٔ ۳۰۶: کرد آه من از اثر فراموش 198شمارهٔ ۳۰۷: دیدم به چشم آینه بسیار سوی خویش 199شمارهٔ ۳۰۸: گیرم ز دل به بادیه غم، سراغ خویش 200شمارهٔ ۳۰۹: نگار من که بود ترک و غمزه چندانش 201شمارهٔ ۳۱۰: مردم از غیرت، جدا از صحبت اغیار ب ...202شمارهٔ ۳۱۱: دوش آمد ز سفر مژده که یار آمد پیش 203شمارهٔ ۳۱۲: عشق، هرکس را ز باغی کرده گل در دا ...204شمارهٔ ۳۱۳: سوزم همیشه از نفس آتشین خویش 205شمارهٔ ۳۱۴: هرکسی شاد به سال نو و نوروزی خویش 206شمارهٔ ۳۱۵: کَنم به ناخن حسرت، بدن من درویش 207شمارهٔ ۳۱۶: بسی چون سایه افتادم به پای سرو آز ...208شمارهٔ ۳۱۷: روشن شود ز دود دماغم چراغ فیض 209شمارهٔ ۳۱۸: تازه شد با شعله در بزم تو پیمانم ...210شمارهٔ ۳۱۹: نیافت منصب پروانه چراغم شمع 211شمارهٔ ۳۲۰: غیر آه و اشک حسرت نیست در بارم چو ...212شمارهٔ ۳۲۱: فسرده صحبتم از انتظار گریه شمع 213شمارهٔ ۳۲۲: دارم دلی، اما چه دل، صدگونه حرمان ...214شمارهٔ ۳۲۳: دامان عشقِ سلسله مویی گرفته دل 215شمارهٔ ۳۲۴: تا کی کنی به گریه، طلب آرزوی دل 216شمارهٔ ۳۲۵: می‌آیم از طوف حرم، بتخانه پنهان د ...217شمارهٔ ۳۲۶: تماشای گلی کرد آنچنان محو گلستانم 218شمارهٔ ۳۲۷: چو سایه در ره عشق از قفای خویشتنم 219شمارهٔ ۳۲۸: به گلشن تنگدل چون غنچه زادم، شادم ...220شمارهٔ ۳۲۹: دلم بهر قفس پرواز می‌کرد، از چمن ...221شمارهٔ ۳۳۰: بر نیامد یک نوای غم‌فزا از خانه‌ا ...222شمارهٔ ۳۳۱: تا نشمرد آزاد، کسی بعد هلاکم 223شمارهٔ ۳۳۲: آن بلبلم که ناله بهر قفس کشم 224شمارهٔ ۳۳۳: نپیماید کسی راه حرم، گر من ز پا ا ...225شمارهٔ ۳۳۴: یاد باد آن کز گلی در سینه خاری دا ...226شمارهٔ ۳۳۵: تو گر بر من کشیدی تیغ، من هم جان ...227شمارهٔ ۳۳۶: چه شعله‌ها زده سر ز آتشی که من دا ...228شمارهٔ ۳۳۷: گر شرم وصالت نبود قفل زبانم 229شمارهٔ ۳۳۸: ما شکست دل خود را ز خدا خواسته‌ای ...230شمارهٔ ۳۳۹: در قیدم و گمان که گرفتار نیستم 231شمارهٔ ۳۴۰: بسی منزل بریدم تا شب غم را سحر کر ...232شمارهٔ ۳۴۱: چون غنچه بجز پرده دل نیست پناهم 233شمارهٔ ۳۴۲: ز چاک سینه اشکم سر کند گر چشم تر ...234شمارهٔ ۳۴۳: چه حیرت، گر به چشم محرمانش در نمی ...235شمارهٔ ۳۴۴: شمعیم و تن ز اشک دمادم گداختیم 236شمارهٔ ۳۴۵: همه جانب قدم مرحله‌پیما دارم 237شمارهٔ ۳۴۶: ما چشم سیه بر شجر طور نداریم 238شمارهٔ ۳۴۷: لبی از زمزمه عشق، خروشان دارم 239شمارهٔ ۳۴۸: شود هر موی بر تن شعله، گر پاس فغا ...240شمارهٔ ۳۴۹: سر تا قدم ز داغ تمنا در آتشم 241شمارهٔ ۳۵۰: از لعل لبت جز طمع خام ندارم 242شمارهٔ ۳۵۱: شب که بی روی تو از اشک دمادم سوخت ...243شمارهٔ ۳۵۲: عافیت غم را مداوا کرد و زین غم سو ...244شمارهٔ ۳۵۳: شکل گردابی به گرد خود ز مژگان می‌ ...245شمارهٔ ۳۵۴: داغ سودایم، به سوی سینه‌ریشان می‌ ...246شمارهٔ ۳۵۵: دایم چو غنچه سر به گریبان گریستم 247شمارهٔ ۳۵۶: روزی که ناخنی نزند عشق بر دلم 248شمارهٔ ۳۵۷: تلخ است زبان در دهن از تلخی کامم 249شمارهٔ ۳۵۸: به آشنایی چشم تو ناتوان شده‌ام 250شمارهٔ ۳۵۹: ما در صبح طرب، ز آب و گل غم بسته‌ ...251شمارهٔ ۳۶۰: در بزم طرب، باده نابی نکشیدیم 252شمارهٔ ۳۶۱: ما رخت دل ز کعبه به بتخانه برده‌ا ...253شمارهٔ ۳۶۲: زخم ناخن کی برآرد مدعای سینه‌ام 254شمارهٔ ۳۶۳: اگر نه صید کسی گشته مرغ نامه‌برم 255شمارهٔ ۳۶۴: چند چون ابر بر اطراف گلستان گریم 256شمارهٔ ۳۶۵: چون به سوی تو گشایم در کاشانه چشم 257شمارهٔ ۳۶۶: قسمت نگر که نوشم، می از ایاغ مردم 258شمارهٔ ۳۶۷: تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم 259شمارهٔ ۳۶۸: امشب ز دیده از قدح افزون گریستم 260شمارهٔ ۳۶۹: خضر اگر آب حیات آورد، خون دانسته‌ ...261شمارهٔ ۳۷۰: بر سر کوی تو عمری شد که ما افتاده ...262شمارهٔ ۳۷۱: دیده را در عشق ازین به، مبتلا می‌ ...263شمارهٔ ۳۷۲: اگر دور از دلارای خود افتم 264شمارهٔ ۳۷۳: من تیره‌دل و نورفشان شعله آهم 265شمارهٔ ۳۷۴: من صید زخم‌خورده از پا فتاده‌ام 266شمارهٔ ۳۷۵: گمان مبر که ز روی تو دیده بردارم 267شمارهٔ ۳۷۶: با یارم و در دفع غم اسباب ندارم 268شمارهٔ ۳۷۷: کرده تا عشق تو چون نقش قدم پامالم 269شمارهٔ ۳۷۸: کی به غیر از دیدنش اندیشه دیگر کن ...270شمارهٔ ۳۷۹: خون می‌چکد از دیده ز نظاره داغم 271شمارهٔ ۳۸۰: دل به تیغ غمزه آن شوخ قاتل بسته‌ا ...272شمارهٔ ۳۸۱: در غمت با گریه شام و سحر خو کرده‌ ...273شمارهٔ ۳۸۲: از ازل کشته آن طرز نگاه آمده‌ایم 274شمارهٔ ۳۸۳: تا آفرین شست تو گوید زبان زخم 275شمارهٔ ۳۸۴: هرگز به بزم وصل، شبی جا نکرده‌ام 276شمارهٔ ۳۸۵: ما جهان را رخ ز آب چشم گریان شسته ...277شمارهٔ ۳۸۶: به خون خوردن جدا زان لعل شکربار م ...278شمارهٔ ۳۸۷: من لذت درد تو به درمان نفروشم 279شمارهٔ ۳۸۸: عمری چو جاهلان پی چون و چرا شدم 280شمارهٔ ۳۸۹: دلی از قید آسایش چو عشق آزاد می‌خ ...281شمارهٔ ۳۹۰: سپندوار بر آتش چو اضطراب کنم 282شمارهٔ ۳۹۱: زبان گداختم و راز عشق سر کردم 283شمارهٔ ۳۹۲: چو درد عشق تو کرد آشنای خویشتنم 284شمارهٔ ۳۹۳: در انتظار تو شد عمرها که چشم به ر ...285شمارهٔ ۳۹۴: رخ تو تا شده غایب به صورت از نظرم 286شمارهٔ ۳۹۵: دردت به دل رسیده و از دل به داغ ه ...287شمارهٔ ۳۹۶: گر ز چنگ شحنه هجران امان می‌یافتم 288شمارهٔ ۳۹۷: تا شد زبان گره چو جرس، بر فغان زد ...289شمارهٔ ۳۹۸: نهال دوستی را ریشه در خون پرورش د ...290شمارهٔ ۳۹۹: ما حرف سود خویش برای زیان زدیم 291شمارهٔ ۴۰۰: دوش بر خاک درت عرض جبین می‌کردم 292شمارهٔ ۴۰۱: در خون دل از دیده خونبار نشستیم 293شمارهٔ ۴۰۲: ...294شمارهٔ ۴۰۳: در میان بیخودی، آرامش دل یافتم 295شمارهٔ ۴۰۴: ز بس که دشمن نظّاره پریشانم 296شمارهٔ ۴۰۵: اگر به عشق نباشد درست، پیمانم 297شمارهٔ ۴۰۶: از وصل هر گل در چمن، چون غنچه دام ...298شمارهٔ ۴۰۷: چو باد سوی تو آید، ز غیرت آب شوم 299شمارهٔ ۴۰۸: کم خمار بگیرد، اگر شراب شوم 300شمارهٔ ۴۰۹: ...301شمارهٔ ۴۱۰: حیرانم از افسردگی، در کار و بار خ ...302شمارهٔ ۴۱۱: مباش غره به عهد قدیم و یار کهن 303شمارهٔ ۴۱۲: شرط بود کفر و دین، هر دو به هم دا ...304شمارهٔ ۴۱۳: توان غم تو ز جان خراب دزدیدن 305شمارهٔ ۴۱۴: بیا ای عشق، ننگ عافیت از سرم وا ک ...306شمارهٔ ۴۱۵: در کوه و دشت، پهن شود تا نشان من 307شمارهٔ ۴۱۶: سینه پیش غم جانانه چه خواهد بودن 308شمارهٔ ۴۱۷: تا به کی چون ماه در مشکین نقاب اف ...309شمارهٔ ۴۱۸: چرخ چون کشتی رود بر روی آب از چشم ...310شمارهٔ ۴۱۹: خموش می‌کند دلیر تماشای ماه من 311شمارهٔ ۴۲۰: من نمی‌گویم به چشمم نه قدم، یا بر ...312شمارهٔ ۴۲۱: می‌شود هر دم پریشان زلف بر رخسار ...313شمارهٔ ۴۲۲: مردم ز تیرگی، نفسی بی‌نقاب شو 314شمارهٔ ۴۲۳: جان چیست کش فدا نکنم از برای تو 315شمارهٔ ۴۲۴: فتنه‌ای هر لحظه برمی‌خیزد از مژگا ...316شمارهٔ ۴۲۵: ...317شمارهٔ ۴۲۶: به دل غمی چو نداری، به سینه داغ م ...318شمارهٔ ۴۲۷: خوی تو در جفا شکسته 319شمارهٔ ۴۲۸: در سینه دل غمین فتاده 320شمارهٔ ۴۲۹: عاشقی، بر بستر آسودگی پهلو منه 321شمارهٔ ۴۳۰: شاد باش ای دل که خود را خوب رسوا ...322شمارهٔ ۴۳۱: از تو دلها همه ناشاد و تو هم شاد ...323شمارهٔ ۴۳۲: کشته‌ای اول به نازم، باز خندان کر ...324شمارهٔ ۴۳۳: یار بی‌پروا و ما را آرزوی دل بسی 325شمارهٔ ۴۳۴: به نومیدی خوشم، ناکامی‌ام کام است ...326شمارهٔ ۴۳۵: ای عندلیب وصل، هم‌آواز کیستی 327شمارهٔ ۴۳۶: بهار رفت و نچیدم گل از بر رویی 328شمارهٔ ۴۳۷: ز مو ضعیف‌ترم از غم میان کسی 329شمارهٔ ۴۳۸: هزار حیف که در بوستان رعنایی 330شمارهٔ ۴۳۹: چو شمع امشب مرا در محفلش بار است ...331شمارهٔ ۴۴۰: به هوای صید یک ره، به گذار ما نیا ...332شمارهٔ ۴۴۱: ما چو پروانه نسوزیم به داغ غلطی 333شمارهٔ ۴۴۲: از ره به خواهش دل شیدا چه می‌روی 334شمارهٔ ۴۴۳: گر چو شمع آتش برآید از گریبان کسی 335شمارهٔ ۴۴۴: نخیزد از دل مرغان باغ، افغانی 336شمارهٔ ۴۴۵: تا چند از پی دل شیدا رود کسی 337شمارهٔ ۴۴۶: تاوان قتل صید زبون نیست بر کسی 338شمارهٔ ۴۴۷: سرم شد باز گرم از مژده بیجای سودا ...339شمارهٔ ۴۴۸: من و تا روز، هر شب در فراق چشم می ...340شمارهٔ ۴۴۹: نوشم ز بس چو باده، ز پیمانه، دوست ...341شمارهٔ ۴۵۰: چند جفا شیوه و عادت کنی 342شمارهٔ ۴۵۱: آرزوی ما کند با مدعا بیگانگی 343شمارهٔ ۴۵۲: نماند در بدنم جان ز جستجوی گلی 344شمارهٔ ۴۵۳: چنان افتاده‌ام از کار، بهر لاله ر ...345شمارهٔ ۴۵۴: نکردم از سر کویت به هیچ گلشن روی 346شمارهٔ ۴۵۵: دل ز بیداد تو رو کرد به آبادانی 347شمارهٔ ۴۵۶: می‌کنم در بوستان با عندلیبان شیون ...348شمارهٔ ۴۵۷: چو باد صبح گذشتم به گرد هر چمنی 349شمارهٔ ۴۵۸: هرگوشه چو مینا، صنم حور سرشتی 350شمارهٔ ۴۵۹: چون سراپا همه را هست به سوداش سری 351شمارهٔ ۴۶۰: به دل نمی‌گذری، تا کجا گذر داری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ