کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از غم نمی‌خورد دل اهل جنون شکست
    در حیرتم که خاطرم از غصه چون شکست
    تا حرف ناامیدی مجنون شنیده‌ام
    دارد دلم ز طره لیلی فزون شکست
    زان گل که کوهکن به سر از زخم تیشه زد
    صد خار رشک در جگر بیستون شکست
    در خیمه‌گاه شعله که داغ است نام او
    دل را سفینه بر سر گرداب خون شکست
    پیوسته دیگران ز قدح باده می‌خورند
    ما خورده‌ایم از این قدح واژگون شکست
    ای آنکه بر شکستن رنگم خوری دریغ
    بشکاف سینه را و دلم ببین که چون شکست
    رفتی و از خمار برون‌رفتنت ز بزم
    بر روی نشاه رنگ می لاله‌گون شکست
    یک سو شکست زلف تو یک سو شکست دل
    غمخانه مرا ز درون و برون شکست
    جز من که بخت نیک مرا کارساز نیست
    از عافیت نخورده کسی تا کنون شکست
    قدسی نکرده سعی کسی در شکست ما
    ما را رسد همیشه ز بخت زبون شکست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha