به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ورود / ثبت نام
ورود به گنجینه فارسی
کاربر جدید هستید ؟
ثبت نام
سفارش های من
پرداختی های من
پیام های من
تغییر کلمه عبور
خروج
صفحه اصلی
ایران بزرگ
افغانستان
تاجیکستان
کشورهای دیگر
حمایت مالی
بازارچه گنجینه فارسی
همه سخنوران
ابن سینا | شیخ الرئیس
ابن یمین
ابوالحسن فراهانی
ابوالفرج رونی
ابوالقاسم فردوسی
ابوسعید ابوالخیر
ابولقاسم لاهوتی
ابومنصور دقیقی
ابومنصور معمری
اثیر اخسیکتی
ادیب صابر ترمذی
آذر بیگدلی
ازرقی هروی
استاد رودکی
اسدی توسی
اسیر شهرستانی
اسیری لاهیجی
آشفته شیرازی
اشو زرتشت
افسر کرمانی
افسرالملوک عاملی
اقبال لاهوری
الهامی کرمانشاهی
امام غزالی
امامی هروی
امیر حسینی غوری
امیر خسرو دهلوی
امیر معزی
امیرشاهی سبزواری
انوری ابیوردی
اهلی شیرازی
اوحدالدین کرمانی
اوحدی مراغه ای
ایرانشاه
ایرج میرزا
بابا افضل کاشی
بابا طاهر
بارق شفیعی
بازار صابر
بدیع بلخی
بلند اقبال
بیدل دهلوی
بیرنگ کوهدامنی
بیهقی
پروین اعتصامی
پوریای ولی
ترکی شیرازی
تیمورشاه درانی
جامی هروی
جلال عضد یزدی
جمال الدین اصفهانی
جهان ملک خاتون
جویا تبریزی
جیحون یزدی
چاندرا بهان برهمن
حاجب شیرازی
حافظ شیرازی
حزین لاهیجی
حِسام خوسفی
حسن غزنوی
حسین خوارزمی
حسین کنگرتی
حکیم سبزواری
حکیم سنایی غزنوی
حکیم عمر خیام
حکیم ناصر خسرو
حکیم نزاری قهستانی
حکیم نظامی گنجوی
حمیدالدین بلخی
حیدر شیرازی
حیدری وجودی
خاقانی شروانی
خالد نقشبندی
خلیل الله خلیلی
خواجه عبدالله
خواجه نصیرالدین توسی
خواجوی کرمانی
خیالی بخاری
داوی پریشان
دهقان کابلی
رابعه بلخی
رحیم خان خانان
رشحه اصفهانی
رضا مایل هروی
رضاقلی هدایت
رضیالدین آرتیمانی
رفیق اصفهانی
رهی معیری
زرتشت بهرام پژدو
سحاب اصفهانی
سراج قمری
سراینده فرامرز نامه
سرمد کاشانی
سعدالدین وراوینی
سعدی شیرازی
سعیدا یزدی
سلطان باهو
سلطان محمود
سلطان ولد
سلمان ساوجی
سلیم تهرانی
سلیمان لایق
سلیمی جرونی
سوزنی سمرقندی
سیدای نَسَفی
سیف فرغانی
شاه نعمت الله
شاهدی
شرف الدین بخاری
شمس مغربی
شهابالدین سُهرِوَردی
شهرزاد | هزار و یک شب
شهریار
شوکت بخاری
شیخ بهایی
شیخ فخرالدین عراقی
صابر همدانی
صامت بروجردی
صائب تبریزی
صغیر اصفهانی
صفای اصفهانی
صفی علیشاه
صوفی محمد هروی
ضیاءالدین نَخشَبی
طاهره زرین تاج
طبیب اصفهانی
طغرای مشهدی
طغرل احراری
ظهیر فاریابی
ظهیری سمرقندی
عارف قزوینی
عبادی مروزی
عباس صبوحی
عبدالحق بیتات
عبدالقادر گیلانی
عبدالواسع جبلی
عبید زاکانی
عرفی شیرازی
عروضی سمرقندی
عسجدی مروزی
عشقری
عطار تونی
عطار نیشابوری
علی شیر نوایی
عمادالدین نسیمی
عمان سامانی
عمعق بخاری
عنصرالمعالی کیکاووس
عنصری بلخی
عینالقضات همدانی
عیوقی
غالب دهلوی
غبار همدانی
فایز دشتی
فخر الدین اسعد گرگانی
فرخی سیستانی
فرخی یزدی
فرزانه خجندی
فروغی بسطامی
فصیحی هروی
فضولی بغدادی
فغانی شیرازی
فلکی شروانی
فیاض لاهیجی
فیض کاشانی
قاسم انوار
قانعی توسی
قائم مقام فراهانی
قدسی مشهدی
قرآن به فارسی
قصاب کاشانی
قطران تبریزی
قهار عاصی
قوامی رازی
قیصر امین پور
کارو
کسایی مروزی
کلیم کاشانی
کمال الدین اصفهانی
کمال الدین خجندی
کوهی
گل نظر کلدی
گلرخسار صفی اوا
گورو گوبیند سینگ
لایق شیرعلی
لبیبی
مجد همگر
مجیرالدین بیلقانی
محتشم کاشانی
محقق ترمذی
محمد بن منور
محمد كوسج
محمود شبستری
محیط قمی
محیی الدین ابن عربی
مختاری غزنوی
مخفی بدخشی
مسعود سعد سلمان
مشتاق اصفهانی
ملا احمد نراقی
ملا مسیح پانی پتی
منوچهری دامغانی
مهستی گنجوی
مولانا بلخی
مولانا ناصر بخاری
مومن قناعت
میرداماد
میرزا آقاخان کرمانی
میرزا حبیب خراسانی
میرزا قاآنی
میرزاده عشقی
میلی مهشدی هروی
نجم الدین رازی
نصرالله منشی
نصیر جهرمی
نظام قاری
نظیری نیشابوری
نعیم فراشری آلبانیایی
نورعلی شاه
نوعی خبوشانی
نیر تبریزی
هاتف اصفهانی
هلالی جغتایی
همام تبریزی
هوشنگ ابتهاج
واعظ قزوینی
وحدت کرمانشاهی
وحشی باقفی
وحید قزوینی
وطواط بلخی
وفایی شوشتری
وفایی مهابادی
همه آثار
منوی دسترسی
صفحه اصلی
پیام های من
ایران
افغانستان
تاجیکستان
کشورهای دیگر
پشتیبانی مالی از شاعر یا کتاب
حمایت مالی
بازارچه گنجینه فارسی
ورود به صفحه کاربری
تماس با ما
درباره ما
صفحه اصلی
کتابخانه دیجیتال
کتابخانه دیجیتال
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
مولانا بلخی
مولانا بلخی
دیوان کبیر (دیوان شمس)
غزلیات مولانا
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
756
غزل شمارهٔ ۱۳۷۰: آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
غزل شمارهٔ ۱۳۷۱: ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کردهام
غزل شمارهٔ ۱۳۷۲: این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیدهام
غزل شمارهٔ ۱۳۷۳: هان ای طبیب عاشقان دستی فروکش بر برم
غزل شمارهٔ ۱۳۷۴: ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم
غزل شمارهٔ ۱۳۷۵: بازآمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم
غزل شمارهٔ ۱۳۷۶: کاری ندارد این جهان تا چند گل کاری کنم
غزل شمارهٔ ۱۳۷۷: ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
غزل شمارهٔ ۱۳۷۸: ای آسمان این چرخ من زان ماه رو آموختم
غزل شمارهٔ ۱۳۷۹: آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۰: دی بر سرم تاج زری بنهاده است آن دلبرم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۱: هرگز ندانم راندن مستی که افتد بر درم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۲: ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۳: تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۴: عشقا تو را قاضی برم کاشکستیم همچون صنم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۵: بس جهد می کردم که من آیینه نیکی شوم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۶: آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۷: هین خیره خیره می نگر اندر رخ صفراییم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۸: ای نفس کل صورت مکن وی عقل کل بشکن قلم
غزل شمارهٔ ۱۳۸۹: ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۰: بازآمدم بازآمدم از پیش آن یار آمدم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۱: تا کی به حبس این جهان من خویش زندانی کنم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۲: یار شدم یار شدم با غم تو یار شدم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۳: مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۴: دفع مده دفع مده من نروم تا نخورم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۵: مطرب عشق ابدم زخمه عشرت بزنم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۶: باز در اسرار روم جانب آن یار روم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۷: زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۸: جمع تو دیدم پس از این هیچ پریشان نشوم
غزل شمارهٔ ۱۳۹۹: هر نفسی تازه ترم کز سر روزن بپرم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۰: تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۱: کوه نیم سنگ نیم چونک گدازان نشوم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۲: دوش چه خوردهای بگو ای بت همچو شکرم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۳: آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۴: کار مرا چو او کند کار دگر چرا کنم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۵: میل هواش می کنم طال بقاش می زنم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۶: هر شب و هر سحر تو را من به دعا بخواستم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۷: دوش چه خوردهای بگو ای بت همچو شکرم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۸: تا به کی ای شکر چو تن بیدل و جان فغان کنم
غزل شمارهٔ ۱۴۰۹: ای تو بداده در سحر از کف خویش بادهام
غزل شمارهٔ ۱۴۱۰: تا که اسیر و عاشق آن صنم چو جان شدم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۱: گرم درآ و دم مده باده بیار ای صنم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۲: بیا هر کس که می خواهد که تا با وی گرو بندم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۳: کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۴: درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۵: ز فرزین بند آن رخ من چه شهماتم چه شهماتم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۶: ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۷: به حق روی تو که من چنین رویی ندیدستم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۸: دلا مشتاق دیدارم غریب و عاشق و مستم
غزل شمارهٔ ۱۴۱۹: بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۰: اگر شد سود و سرمایه چه غمگینی چو من هستم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۱: بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۲: طواف حاجیان دارم بگرد یار می گردم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۳: تو تا دوری ز من جانا چنین بیجان همیگردم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۴: بگفتم عذر با دلبر که بیگه بود و ترسیدم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۵: دعا گویی است کار من بگویم تا نطق دارم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۶: چه دانی تو که در باطن چه شاهی همنشین دارم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۷: من از اقلیم بالایم سر عالم نمیدارم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۸: همه بازان عجب ماندند در آهنگ پروازم
غزل شمارهٔ ۱۴۲۹: نه آن بیبهره دلدارم که از دلدار بگریزم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۰: نهادم پای در عشق که بر عشاق سر باشم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۱: مرا چون کم فرستی غم حزین و تنگ دل باشم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۲: تو خود دانی که من بیتو عدم باشم عدم باشم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۳: من آنم کز خیالاتش تراشنده وثن باشم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۴: چو آمد روی مه رویم که باشم من که من باشم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۵: به گرد دل همیگردی چه خواهی کرد می دانم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۶: تو خورشیدی و یا زهره و یا ماهی نمیدانم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۷: چو رعد و برق می خندد ثنا و حمد می خوانم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۸: ندارد پای عشق او دل بیدست و بیپایم
غزل شمارهٔ ۱۴۳۹: من این ایوان نه تو را نمیدانم نمیدانم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۰: بنه ای سبز خنگ من فراز آسمانها سم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۱: بنه ای سبز خنگ من فراز آسمانها سم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۲: زهی سرگشته در عالم سر و سامان که من دارم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۳: بشستم تخته هستی سر عالم نمیدارم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۴: ای عشق که کردستی تو زیر و زبر خوابم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۵: من دلق گرو کردم عریان خراباتم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۶: گر بیدل و بیدستم وز عشق تو پابستم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۷: رفتم به طبیب جان گفتم که ببین دستم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۸: در مجلس آن رستم در عربده بنشستم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۹: زان می که ز بوی او شوریده و سرمستم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۰: بستان قدح از دستم ای مست که من مستم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۱: گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۲: ساقی چو شه من بد بیش از دگران خوردم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۳: در آینه چون بینم نقش تو به گفت آرم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۴: گفتم به مهی کز تو صد گونه طرب دارم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۵: ای خواجه سلام علیک من عزم سفر دارم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۶: توبه نکنم هرگز زین جرم که من دارم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۷: من خفته وشم اما بس آگه و بیدارم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۸: یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمیدارم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۹: تا عاشق آن یارم بیکارم و بر کارم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۰: بشکسته سر خلقی سر بسته که رنجورم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۱: پایی به میان درنه تا عیش ز سر گیرم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۲: صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۳: شاگرد تو می باشم گر کودن و کژپوزم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۴: سر برمزن از هستی تا راه نگردد گم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۵: ای کرده تو مهمانم در پیش درآ جانم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۶: در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۷: این شکل که من دارم ای خواجه که را مانم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۸: امروز خوشم با تو جان تو و فردا هم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۹: بیخود شدهام لیکن بیخودتر از این خواهم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۰: جانم به فدا بادا آن را که نمیگویم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۱: مخمورم پرخواره اندازه نمیدانم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۲: دگربار دگربار ز زنجیر بجستم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۳: بیایید بیایید به گلزار بگردیم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۴: حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۵: بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۶: طبیبیم حکیمیم طبیبان قدیمیم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۷: از اول امروز چو آشفته و مستیم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۸: المنه لله که ز پیکار رهیدیم
غزل شمارهٔ ۱۴۷۹: آن خانه که صد بار در او مایده خوردیم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۰: خیزید مخسپید که نزدیک رسیدیم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۱: ما آتش عشقیم که در موم رسیدیم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۲: چون در عدم آییم و سر از یار برآریم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۳: امروز مها خویش ز بیگانه ندانیم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۴: بشکن قدح باده که امروز چنانیم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۵: صبح است و صبوح است بر این بام برآییم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۶: چون آینه رازنما باشد جانم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۷: امروز چنانم که خر از بار ندانم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۸: ای خواجه بفرما به کی مانم به کی مانم
غزل شمارهٔ ۱۴۸۹: ساقی ز پی عشق روان است روانم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۰: از شهر تو رفتیم تو را سیر ندیدیم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۱: خلقان همه نیکند جز این تن که گزیدیم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۲: بار دگر از راه سوی چاه رسیدیم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۳: ما عاشق و سرگشته و شیدای دمشقیم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۴: افتادم افتادم در آبی افتادم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۵: اگر تو نیستی در عاشقی خام
غزل شمارهٔ ۱۴۹۶: چه دیدم خواب شب کامروز مستم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۷: به جان جمله مستان که مستم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۸: بیا کز غیر تو بیزار گشتم
غزل شمارهٔ ۱۴۹۹: بیا کز عشق تو دیوانه گشتم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۰: چنان مست است از آن دم جان آدم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۱: منم فتنه هزاران فتنه زادم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۲: ز زندان خلق را آزاد کردم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۳: غلامم خواجه را آزاد کردم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۴: حسودان را ز غم آزاد کردم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۵: یکی مطرب همیخواهم در این دم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۶: همیشه من چنین مجنون نبودم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۷: ایا یاری که در تو ناپدیدم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۸: سفر کردم به هر شهری دویدم
غزل شمارهٔ ۱۵۰۹: سفر کردم به هر شهری دویدم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۰: اگر عشقت به جای جان ندارم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۱: بیا ای آنک بردی تو قرارم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۲: گهی در گیرم و گه بام گیرم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۳: اگر سرمست اگر مخمور باشم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۴: خداوندا مده آن یار را غم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۵: چه نزدیک است جان تو به جانم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۶: چه نزدیک است جان تو به جانم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۷: مرا گویی که رایی من چه دانم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۸: من آن ماهم که اندر لامکانم
غزل شمارهٔ ۱۵۱۹: بیا کامروز بیرون از جهانم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۰: مرا پرسی که چونی بین که چونم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۱: من از عالم تو را تنها گزینم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۲: ورا خواهم دگر یاری نخواهم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۳: نه آن شیرم که با دشمن برآیم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۴: چو آب آهسته زیر که درآیم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۵: ز قند یار تا شاخی نخایم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۶: از آن باده ندانم چون فنایم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۷: بیا کامروز گرد یار گردیم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۸: به پیش باد تو ما همچو گردیم
غزل شمارهٔ ۱۵۲۹: شب دوشینه ما بیدار بودیم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۰: من و تو دوش شب بیدار بودیم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۱: بیا کامروز شه را ما شکاریم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۲: بیا تا عاشقی از سر بگیریم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۳: بیا امروز ما مهمان میریم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۴: بیا ما چند کس با هم بسازیم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۵: بیا تا قدر یک دیگر بدانیم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۶: میان ما درآ ما عاشقانیم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۷: چرا شاید چو ما شه زادگانیم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۸: بر آن بودم که فرهنگی بجویم
غزل شمارهٔ ۱۵۳۹: مگردان روی خود ای دیده رویم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۰: بیا با هم سخن از جان بگوییم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۱: مرا خواندی ز در تو خستی از بام
غزل شمارهٔ ۱۵۴۲: چنان مستم چنان مستم من این دم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۳: کجایی ساقیا درده مدامم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۴: مرا گویی چه سانی من چه دانم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۵: شراب شیره انگور خواهم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۶: رفتم تصدیع از جهان بردم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۷: من با تو حدیث بیزبان گویم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۸: روی تو چو نوبهار دیدم
غزل شمارهٔ ۱۵۴۹: زنهار مرا مگو که پیرم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۰: گر از غم عشق عار داریم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۱: از اصل چو حورزاد باشیم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۲: ما آفت جان عاشقانیم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۳: ما صحبت همدگر گزینیم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۴: چون ذره به رقص اندرآییم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۵: جز جانب دل به دل نیاییم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۶: ای برده نماز من ز هنگام
غزل شمارهٔ ۱۵۵۷: یا رب توبه چرا شکستم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۸: دانی کامروز از چه زردم
غزل شمارهٔ ۱۵۵۹: من دوش به تازه عهد کردم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۰: تا عشق تو سوخت همچو عودم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۱: تا چهره آن یگانه دیدم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۲: گر ناز تو را به گفت نارم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۳: من اشتر مست شهریارم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۴: روزی که گذر کنی به گورم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۵: ای دشمن روزه و نمازم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۶: تا با تو قرین شدهست جانم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۷: امروز مرا چه شد چه دانم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۸: ای جان لطیف و ای جهانم
غزل شمارهٔ ۱۵۶۹: ناآمده سیل تر شدستیم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۰: آن عشرت نو که برگرفتیم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۱: در عشق قدیم سال خوردیم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۲: گر گمشدگان روزگاریم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۳: ما عاشق و بیدل و فقیریم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۴: نی سیم و نه زر نه مال خواهیم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۵: ما شاخ گلیم نی گیاهیم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۶: ما زنده به نور کبریاییم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۷: امروز نیم ملول شادم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۸: من جز احد صمد نخواهم
غزل شمارهٔ ۱۵۷۹: ما آب دریم ما چه دانیم
غزل شمارهٔ ۱۵۸۰: تا دلبر خویش را نبینیم
غزل شمارهٔ ۱۵۸۱: گر به خوبی می بلافد لا نسلم لا نسلم
غزل شمارهٔ ۱۵۸۲: هرچ گویی از بهانه لا نسلم لا نسلم
غزل شمارهٔ ۱۵۸۳: می خرامد جان مجلس سوی مجلس گام گام
غزل شمارهٔ ۱۵۸۴: هر که گوید کان چراغ دیدهها را دیدهام
غزل شمارهٔ ۱۵۸۵: ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم
غزل شمارهٔ ۱۵۸۶: خویش را چون خار دیدم سوی گل بگریختم
غزل شمارهٔ ۱۵۸۷: عشوه دادستی که من در بیوفایی نیستم
غزل شمارهٔ ۱۵۸۸: من سر خم را ببستم باز شد پهلوی خم
غزل شمارهٔ ۱۵۸۹: چشم بگشا جان نگر کش سوی جانان می برم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۰: چون ز صورت برتر آمد آفتاب و اخترم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۱: وقت آن آمد که من سوگندها را بشکنم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۲: نی تو گفتی از جفای آن جفاگر نشکنم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۳: روی نیکت بد کند من نیک را بر بد نهم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۴: ایها العشاق آتش گشته چون استارهایم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۵: سر قدم کردیم و آخر سوی جیحون تاختیم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۶: چون همه یاران ما رفتند و تنها ماندیم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۷: این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۸: ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
غزل شمارهٔ ۱۵۹۹: چون بدیدم صبح رویت در زمان برخیستم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۰: از شهنشه شمس دین من ساغری را یافتم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۱: بار دیگر از دل و از عقل و جان برخاستیم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۲: می بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام
غزل شمارهٔ ۱۶۰۳: چونک در باغت به زیر سایه طوبیستم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۴: بده آن باده دوشین که من از نوش تو مستم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۵: بزن آن پرده نوشین که من از نوش تو مستم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۶: هله دوشت یله کردم شب دوشت یله کردم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۷: ز فلک قوت بگیرم دهن از لوت ببندم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۸: چه کسم من چه کسم من که بسی وسوسه مندم
غزل شمارهٔ ۱۶۰۹: چو یکی ساغر مردی ز خم یار برآرم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۰: منم آن عاشق عشقت که جز این کار ندارم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۱: مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۲: منم آن کس که نبینم بزنم فاخته گیرم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۳: به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۴: بزن آن پرده دوشین که من امروز خموشم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۵: من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۶: ز یکی پسته دهانی صنمی بسته دهانم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۷: بت بینقش و نگارم جز تو یار ندارم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۸: علم عشق برآمد برهانم ز زحیرم
غزل شمارهٔ ۱۶۱۹: تو گواه باش خواجه که ز توبه توبه کردم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۰: هوسی است در سر من که سر بشر ندارم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۱: چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۲: تو ز من ملول گشتی که من از تو ناشتابم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۳: هذیان که گفت دشمن به درون دل شنیدم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۴: خبری اگر شنیدی ز جمال و حسن یارم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۵: دو هزار عهد کردم که سر جنون نخارم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۶: فلکا بگو که تا کی گلههای یار گویم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۷: نظری به کار من کن که ز دست رفت کارم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۸: دیده از خلق ببستم چو جمالش دیدم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۹: دل چه خوردهست عجب دوش که من مخمورم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۰: گر مرا خار زند آن گل خندان بکشم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۱: در فروبند که ما عاشق این میکدهایم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۲: هله رفتیم و گرانی ز جمالت بردیم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۳: در فروبند که ما عاشق این انجمنیم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۴: عقل گوید که من او را به زبان بفریبم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۵: دم به دم از ره دل پیک خیالش رسدم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۶: از بت باخبر من خبری می رسدم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۷: منم آن دزد که شب نقب زدم ببریدم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۸: مادرم بخت بده است و پدرم جود و کرم
غزل شمارهٔ ۱۶۳۹: ای خوشا روز که پیش چو تو سلطان میرم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۰: گر تو خواهی که تو را بیکس و تنها نکنم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۱: من چو در گور درون خفته همیفرسایم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۲: ساقیا ما ز ثریا به زمین افتادیم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۳: چند خسپیم صبوح است صلا برخیزیم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۴: جز ز فتان دو چشمت ز کی مفتون باشیم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۵: گر تو مستی بر ما آی که ما مستانیم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۶: روز آن است که ما خویش بر آن یار زنیم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۷: روز شادی است بیا تا همگان یار شویم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۸: ساقیا عربده کردیم که در جنگ شویم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۹: وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۰: خوش بنوشم تو اگر زهر نهی در جامم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۱: ما سر و پنجه و قوت نه از این جان داریم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۲: ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۳: من از این خانه پرنور به در می نروم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۴: تا که ما از نظر و خوبی تو باخبریم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۵: دوش می گفت جانم کی سپهر معظم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۶: هم به درد این درد را درمان کنم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۷: می رسد بوی جگر از دو لبم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۸: عاشقم از عاشقان نگریختم
غزل شمارهٔ ۱۶۵۹: دست من گیر ای پسر خوش نیستم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۰: ای گزیده یار چونت یافتم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۱: سالکان راه را محرم شدم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۲: بوی آن خوب ختن می آیدم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۳: نو به نو هر روز باری می کشم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۴: می شناسد پرده جان آن صنم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۵: عاشقی بر من پریشانت کنم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۶: گفتهای من یار دیگر می کنم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۷: من ز وصلت چون به هجران می روم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۸: من به سوی باغ و گلشن می روم
غزل شمارهٔ ۱۶۶۹: آتشی نو در وجود اندرزدیم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۰: ما به خرمنگاه جان بازآمدیم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۱: گر دم از شادی وگر از غم زنیم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۲: روز باران است و ما جو می کنیم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۳: امشب ای دلدار مهمان توییم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۴: ما ز بالاییم و بالا می رویم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۵: دوش عشق شمس دین می باختیم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۶: عاقبت ای جان فزا نشکیفتم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۷: یک دمی خوش چو گلستان کندم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۸: من اگر نالم اگر عذر آرم
غزل شمارهٔ ۱۶۷۹: من اگر مستم اگر هشیارم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۰: من اگر پرغم اگر شادانم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۱: من از این خانه به در می نروم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۲: من اگر پرغم اگر خندانم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۳: من که حیران ز ملاقات توام
غزل شمارهٔ ۱۶۸۴: من از این خانه به در می نروم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۵: ای مطرب این غزل گو کی یار توبه کردم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۶: گفتم که عهد بستم وز عهد بد برستم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۷: گر جان منکرانت شد خصم جان مستم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۸: رفتم ز دست خود من در بیخودی فتادم
غزل شمارهٔ ۱۶۸۹: صد بار مردم ای جان وین را بیازمودم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۰: اندر دو کون جانا بیتو طرب ندیدم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۱: خواهم که کفک خونین از دیگ جان برآرم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۲: یا رب چه یار دارم شیرین شکار دارم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۳: من پاکباز عشقم تخم غرض نکارم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۴: بازآمدم خرامان تا پیش تو بمیرم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۵: پیش چنین جمال جان بخش چون نمیرم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۶: ای چرخ عیب جویم وی سقف پرستیزم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۷: آری ستیزه می کن تا من همیستیزم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۸: ای توبهام شکسته از تو کجا گریزم
غزل شمارهٔ ۱۶۹۹: دل را ز من بپوشی یعنی که من ندانم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۰: عالم گرفت نورم بنگر به چشمهایم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۱: آوازه جمالت از جان خود شنیدیم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۲: درده شراب یک سان تا جمله جمع باشیم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۳: من آن شب سیاهم کز ماه خشم کردم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۴: اشکم دهل شدهست از این جام دم به دم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۵: از ما مشو ملول که ما سخت شاهدیم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۶: برخیز تا شراب به رطل و سبو خوریم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۷: چیزی مگو که گنج نهانی خریدهام
غزل شمارهٔ ۱۷۰۸: ای گوش من گرفته تویی چشم روشنم
غزل شمارهٔ ۱۷۰۹: ما قحطیان تشنه و بسیارخوارهایم
غزل شمارهٔ ۱۷۱۰: با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم
غزل شمارهٔ ۱۷۱۱: بگشای چشم خود که از آن چشم روشنیم
غزل شمارهٔ ۱۷۱۲: ما در جهان موافقت کس نمیکنیم
غزل شمارهٔ ۱۷۱۳: خیزید عاشقان که سوی آسمان رویم
غزل شمارهٔ ۱۷۱۴: چند روی بیخبر آخر بنگر به بام
غزل شمارهٔ ۱۷۱۵: هر کی بمیرد شود دشمن او دوستکام
غزل شمارهٔ ۱۷۱۶: امشب جان را ببر از تن چاکر تمام
غزل شمارهٔ ۱۷۱۷: لولیکان توییم در بگشا ای صنم
غزل شمارهٔ ۱۷۱۸: ای تو ترش کرده رو تا که بترسانیم
غزل شمارهٔ ۱۷۱۹: پیشتر آ می لبا تا همه شیدا شویم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۰: بار دگر ذره وار رقص کنان آمدیم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۱: خوش سوی ما آ دمی ز آنچ که ما هم خوشیم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۲: بدار دست ز ریشم که بادهای خوردم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۳: نیم ز کار تو فارغ همیشه در کارم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۴: همه جمال تو بینم چو چشم باز کنم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۵: نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۶: بیار باده که دیر است در خمار توام
غزل شمارهٔ ۱۷۲۷: به غم فرونروم باز سوی یار روم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۸: مرا اگر تو نخواهی منت به جان خواهم
غزل شمارهٔ ۱۷۲۹: اگر چه شرط نهادیم و امتحان کردیم
غزل شمارهٔ ۱۷۳۰: چه روز باشد کاین جسم و رسم بنوردیم
غزل شمارهٔ ۱۷۳۱: اگر زمین و فلک را پر از سلام کنیم
غزل شمارهٔ ۱۷۳۲: به حق آنک بخواندی مرا ز گوشه بام
غزل شمارهٔ ۱۷۳۳: به جان عشق که از بهر عشق دانه و دام
غزل شمارهٔ ۱۷۳۴: سماع چیست ز پنهانیان دل پیغام
غزل شمارهٔ ۱۷۳۵: به گوش من برسانید هجر تلخ پیام
غزل شمارهٔ ۱۷۳۶: به گرد تو چو نگردم به گرد خود گردم
غزل شمارهٔ ۱۷۳۷: بیار باده که اندر خمار خمارم
غزل شمارهٔ ۱۷۳۸: به گوشهای بروم گوش آن قدح گیرم
غزل شمارهٔ ۱۷۳۹: زهی حلاوت پنهان در این خلای شکم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۰: خوشی خوشی تو ولی من هزار چندانم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۱: به کوی عشق تو من نامدم که بازروم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۲: ببسته است پری نهانیی پایم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۳: اگر چه ما نه خروس و نه ماکیان داریم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۴: بیار مطرب بر ما کریم باش کریم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۵: فضول گشتهام امروز جنگ می جویم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۶: بر آن شدهست دلم کآتشی بگیرانم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۷: اگر به عقل و کفایت پی جنون باشم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۸: می گریزد از ما و ما قوامش داریم
غزل شمارهٔ ۱۷۴۹: گه چرخ زنان همچون فلکم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۰: تلخی نکند شیرین ذقنم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۱: تشنه خویش کن مده آبم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۲: کون خر را نظام دین گفتم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۳: آمدم باز تا چنان گردم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۴: آتشی از تو در دهان دارم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۵: در طریقت دو صد کمین دارم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۶: تا به جان مست عشق آن یارم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۷: همتم شد بلند و تدبیرم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۸: در وصالت چرا بیاموزم
غزل شمارهٔ ۱۷۵۹: اه چه بیرنگ و بینشان که منم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۰: به خدایی که در ازل بودهست
غزل شمارهٔ ۱۷۶۱: ما همه از الست همدستیم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۲: آمدستیم تا چنان گردیم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۳: ما که باده ز دست یار خوریم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۴: ناله بلبل بهار کنیم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۵: عاشق روی جان فزای توییم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۶: خیز تا فتنهای برانگیزیم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۷: تو چه دانی که ما چه مرغانیم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۸: چند قبا بر قد دل دوختم
غزل شمارهٔ ۱۷۶۹: ای دل صافی دم ثابت قدم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۰: آمد سرمست سحر دلبرم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۱: شد ز غمت خانه سودا دلم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۲: چند گهی فاتحه خوانت کنم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۳: بار دگر جانب یار آمدیم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۴: ما به تماشای تو بازآمدیم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۵: گر تو کنی روی ترش زحمت از این جا ببرم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۶: منم آن بنده مخلص که از آن روز که زادم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۷: انا فتحنا بابکم لا تهجروا اصحابکم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۸: رحت انا من بینکم غبت کذا من عینکم
غزل شمارهٔ ۱۷۷۹: اتیناکم اتیناکم فحیونا نحییکم
غزل شمارهٔ ۱۷۸۰: اقبل الساقی علینا حاملا کاس المدام
غزل شمارهٔ ۱۷۸۱: قد رجعنا قد رجعنا جائیا من طورکم
غزل شمارهٔ ۱۷۸۲: ظننتم ایا عذال ان قد عدلتم
غزل شمارهٔ ۱۷۸۳: فان وفق الله الکریم وصالکم
غزل شمارهٔ ۱۷۸۴: علی اهل نجد الثنا و سلام
غزل شمارهٔ ۱۷۸۵: بیا بیا دلدار من دلدار من
غزل شمارهٔ ۱۷۸۶: دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
غزل شمارهٔ ۱۷۸۷: گر آخر آمد عشق تو گردد ز اولها فزون
غزل شمارهٔ ۱۷۸۸: تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنون
غزل شمارهٔ ۱۷۸۹: ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان
غزل شمارهٔ ۱۷۹۰: دلدار من در باغ دی می گشت و می گفت ای چمن
غزل شمارهٔ ۱۷۹۱: بویی همیآید مرا مانا که باشد یار من
غزل شمارهٔ ۱۷۹۲: این کیست این این کیست این این یوسف ثانی است این
غزل شمارهٔ ۱۷۹۳: این کیست این این کیست این هذا جنون العاشقین
غزل شمارهٔ ۱۷۹۴: ای باغبان ای باغبان آمد خزان آمد خزان
غزل شمارهٔ ۱۷۹۵: هین دف بزن هین کف بزن کاقبال خواهی یافتن
غزل شمارهٔ ۱۷۹۶: دلدار من در باغ دی می گشت و می گفت ای چمن
غزل شمارهٔ ۱۷۹۷: ای دل شکایتها مکن تا نشنود دلدار من
غزل شمارهٔ ۱۷۹۸: ای یار من ای یار من ای یار بیزنهار من
غزل شمارهٔ ۱۷۹۹: در غیب پر این سو مپر ای طایر چالاک من
غزل شمارهٔ ۱۸۰۰: هذا رشاد الکافرین هذا جزاء الصابرین
غزل شمارهٔ ۱۸۰۱: آن شاخ خشک است و سیههان ای صبا بر وی مزن
غزل شمارهٔ ۱۸۰۲: چندان بگردم گرد دل کز گردش بسیار من
غزل شمارهٔ ۱۸۰۳: بخت نگار و چشم من هر دو نخسبد در زمن
غزل شمارهٔ ۱۸۰۴: با آن سبک روحی گل وان لطف شه برگ سمن
غزل شمارهٔ ۱۸۰۵: پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
غزل شمارهٔ ۱۸۰۶: آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
غزل شمارهٔ ۱۸۰۷: ای بس که از آواز دش واماندهام زین راه من
غزل شمارهٔ ۱۸۰۸: با آنک از پیوستگی من عشق گشتم عشق من
غزل شمارهٔ ۱۸۰۹: بر گرد گل می گشت دی نقش خیال یار من
غزل شمارهٔ ۱۸۱۰: من دزد دیدم کو برد مال و متاع مردمان
غزل شمارهٔ ۱۸۱۱: خوش می گریزی هر طرف از حلقه ما نی مکن
غزل شمارهٔ ۱۸۱۲: ای نور افلاک و زمین چشم و چراغ غیب بین
غزل شمارهٔ ۱۸۱۳: کو خر من کو خر من پار بمرد آن خر من
غزل شمارهٔ ۱۸۱۴: عشق تو آورد قدح پر ز بلای دل من
غزل شمارهٔ ۱۸۱۵: من خوشم از گفت خسان وز لب و لنج ترشان
غزل شمارهٔ ۱۸۱۶: آینهای بزدایم از جهت منظر من
غزل شمارهٔ ۱۸۱۷: قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من
غزل شمارهٔ ۱۸۱۸: قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من
غزل شمارهٔ ۱۸۱۹: کافرم ار در دو جهان عشق بود خوشتر از این
غزل شمارهٔ ۱۸۲۰: هی چه گریزی چندین یک نفس این جا بنشین
غزل شمارهٔ ۱۸۲۱: آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن
غزل شمارهٔ ۱۸۲۲: ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من
غزل شمارهٔ ۱۸۲۳: سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من
غزل شمارهٔ ۱۸۲۴: سیر نمیشوم ز تو ای مه جان فزای من
غزل شمارهٔ ۱۸۲۵: من طربم طرب منم زهره زند نوای من
غزل شمارهٔ ۱۸۲۶: هر کی ز حور پرسدت رخ بنما که همچنین
غزل شمارهٔ ۱۸۲۷: دوش چه خوردهای دلا راست بگو نهان مکن
غزل شمارهٔ ۱۸۲۸: باز نگار می کشد چون شتران مهار من
غزل شمارهٔ ۱۸۲۹: گفتم دوش عشق را ای تو قرین و یار من
غزل شمارهٔ ۱۸۳۰: تا تو حریف من شدی ای مه دلستان من
غزل شمارهٔ ۱۸۳۱: راز تو فاش می کنم صبر نماند بیش از این
غزل شمارهٔ ۱۸۳۲: مانده شدهست گوش من از پی انتظار آن
غزل شمارهٔ ۱۸۳۳: آمدهام به عذر تو ای طرب و قرار جان
غزل شمارهٔ ۱۸۳۴: عید نمای عید را ای تو هلال عید من
غزل شمارهٔ ۱۸۳۵: گرم درآ و دم مده ساقی بردبار من
غزل شمارهٔ ۱۸۳۶: باز بهار می کشد زندگی از بهار من
غزل شمارهٔ ۱۸۳۷: یا رب من بدانمیچیست مراد یار من
غزل شمارهٔ ۱۸۳۸: چند گریزی ای قمر هر طرفی ز کوی من
غزل شمارهٔ ۱۸۳۹: واقعهای بدیدهام لایق لطف و آفرین
غزل شمارهٔ ۱۸۴۰: مطرب خوش نوای من عشق نواز همچنین
غزل شمارهٔ ۱۸۴۱: تا چه خیال بستهای ای بت بدگمان من
غزل شمارهٔ ۱۸۴۲: چهره شرمگین تو بستد شرمگان من
غزل شمارهٔ ۱۸۴۳: دوش چه خوردهای دلا راست بگو نهان مکن
غزل شمارهٔ ۱۸۴۴: مرا در دل همیآید که من دل را کنم قربان
غزل شمارهٔ ۱۸۴۵: عدو توبه و صبرم مرا امروز ناگاهان
غزل شمارهٔ ۱۸۴۶: حرام است ای مسلمانان از این خانه برون رفتن
غزل شمارهٔ ۱۸۴۷: خرامان می روی در دل چراغ افروز جان و تن
غزل شمارهٔ ۱۸۴۸: چه باشد پیشه عاشق به جز دیوانگی کردن
غزل شمارهٔ ۱۸۴۹: چرا کوشد مسلمان در مسلمان را فریبیدن
غزل شمارهٔ ۱۸۵۰: چراغ عالم افروزم نمیتابد چنین روشن
غزل شمارهٔ ۱۸۵۱: نشانیهاست در چشمش نشانش کن نشانش کن
غزل شمارهٔ ۱۸۵۲: چو آمد روی مه رویم کی باشم من که باشم من
غزل شمارهٔ ۱۸۵۳: چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من
غزل شمارهٔ ۱۸۵۴: چه دانی تو خراباتی که هست از شش جهت بیرون
غزل شمارهٔ ۱۸۵۵: چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
غزل شمارهٔ ۱۸۵۶: مرا هر دم همیگویی که برگو قطعه شیرین
غزل شمارهٔ ۱۸۵۷: توقع دارم از لطف تو ای صدر نکوآیین
غزل شمارهٔ ۱۸۵۸: چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من
غزل شمارهٔ ۱۸۵۹: منم آن حلقه در گوش و نشسته گوش شمس الدین
غزل شمارهٔ ۱۸۶۰: الا ای باد شبگیرم بیار اخبار شمس الدین
غزل شمارهٔ ۱۸۶۱: ای قاعده مستان در همدگر افتادن
غزل شمارهٔ ۱۸۶۲: چون چنگ شدم جانا آن چنگ تو دروا کن
غزل شمارهٔ ۱۸۶۳: ای سنجق نصرالله وی مشعله یاسین
غزل شمارهٔ ۱۸۶۴: در پرده دل بنگر صد دختر آبستان
غزل شمارهٔ ۱۸۶۵: ای سرو و گل بستان بنگر به تهی دستان
غزل شمارهٔ ۱۸۶۶: ای کار من از تو زر ای سیمبر مستان
غزل شمارهٔ ۱۸۶۷: ای جانک من چونی یک بوسه به چند ای جان
غزل شمارهٔ ۱۸۶۸: دروازه هستی را جز ذوق مدان ای جان
غزل شمارهٔ ۱۸۶۹: رو مذهب عاشق را برعکس روشها دان
غزل شمارهٔ ۱۸۷۰: ای نفس چو سگ آخر تا چند زنی دندان
غزل شمارهٔ ۱۸۷۱: دو چیز نخواهد بد در هر دو جهان می دان
غزل شمارهٔ ۱۸۷۲: ای در غم بیهوده رو کم ترکوا برخوان
غزل شمارهٔ ۱۸۷۳: دانی که کجا جویی ما را به گه جستن
غزل شمارهٔ ۱۸۷۴: از آتش روی خود اندر دلم آتش زن
غزل شمارهٔ ۱۸۷۵: ای یار مقامردل پیش آ و دمی کم زن
غزل شمارهٔ ۱۸۷۶: بی جا شو در وحدت در عین فنا جا کن
غزل شمارهٔ ۱۸۷۷: ای دل چو نمیگردد در شرح زبان من
غزل شمارهٔ ۱۸۷۸: من گوش کشان گشتم از لیلی و از مجنون
غزل شمارهٔ ۱۸۷۹: آرایش باغ آمد این روی چه روی است این
غزل شمارهٔ ۱۸۸۰: در زیر نقاب شب این زنگیکان را بین
غزل شمارهٔ ۱۸۸۱: از چشمه جان ره شد در خانه هر مسکین
غزل شمارهٔ ۱۸۸۲: آن کس که تو را بیند وانگه نظرش بر تن
غزل شمارهٔ ۱۸۸۳: بی او نتوان رفتن بیاو نتوان گفتن
غزل شمارهٔ ۱۸۸۴: آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن
غزل شمارهٔ ۱۸۸۵: ای سرده صد سودا دستار چنین می کن
غزل شمارهٔ ۱۸۸۶: نی نی به از این باید با دوست وفا کردن
غزل شمارهٔ ۱۸۸۷: گرت هست سر ما سر و ریش بجنبان
غزل شمارهٔ ۱۸۸۸: بیا بوسه به چند است از آن لعل مثمن
غزل شمارهٔ ۱۸۸۹: دل دل دل تو دل مرا مرنجان
غزل شمارهٔ ۱۸۹۰: با روی تو کفر است به معنی نگریدن
غزل شمارهٔ ۱۸۹۱: ما دست تو را خواجه بخواهیم کشیدن
غزل شمارهٔ ۱۸۹۲: هر شب که بود قاعده سفره نهادن
غزل شمارهٔ ۱۸۹۳: صد گوش نوم باز شد از راز شنودن
غزل شمارهٔ ۱۸۹۴: گر زانک ملولی ز من ای فتنه حوران
غزل شمارهٔ ۱۸۹۵: بفریفتیم دوش و پرندوش به دستان
غزل شمارهٔ ۱۸۹۶: نشاید از تو چندین جور کردن
غزل شمارهٔ ۱۸۹۷: در این دم همدمی آمد خمش کن
غزل شمارهٔ ۱۸۹۸: ندا آمد به جان از چرخ پروین
غزل شمارهٔ ۱۸۹۹: دل خون خواره را یک باره بستان
غزل شمارهٔ ۱۹۰۰: بیا ای مونس جانهای مستان
غزل شمارهٔ ۱۹۰۱: ز زخم دف کفم بدرید ای جان
غزل شمارهٔ ۱۹۰۲: چرا منکر شدی ای میر کوران
غزل شمارهٔ ۱۹۰۳: شنیدی تو که خط آمد ز خاقان
غزل شمارهٔ ۱۹۰۴: کجا خواهی ز چنگ ما پریدن
غزل شمارهٔ ۱۹۰۵: اگر تو عاشقی غم را رها کن
غزل شمارهٔ ۱۹۰۶: تو نقد قلب را از زر برون کن
غزل شمارهٔ ۱۹۰۷: گر این جا حاضری سر همچنین کن
غزل شمارهٔ ۱۹۰۸: نتانی آمدن این راه با من
غزل شمارهٔ ۱۹۰۹: دل معشوق سوزیده است بر من
غزل شمارهٔ ۱۹۱۰: تو هر جزو جهان را بر گذر بین
غزل شمارهٔ ۱۹۱۱: تو را پندی دهم ای طالب دین
غزل شمارهٔ ۱۹۱۲: بیا ساقی می ما را بگردان
غزل شمارهٔ ۱۹۱۳: به باغ آییم فردا جمله یاران
غزل شمارهٔ ۱۹۱۴: اگر خواهی مرا می در هوا کن
غزل شمارهٔ ۱۹۱۵: برو ای دل به سوی دلبر من
غزل شمارهٔ ۱۹۱۶: برآ بر بام و اکنون ماه نو بین
غزل شمارهٔ ۱۹۱۷: چو بربندند ناگاهت زنخدان
غزل شمارهٔ ۱۹۱۸: فرود آ تو ز مرکب بار می بین
غزل شمارهٔ ۱۹۱۹: عشق است بر آسمان پریدن
غزل شمارهٔ ۱۹۲۰: دیر آمدهای مرو شتابان
غزل شمارهٔ ۱۹۲۱: ای ساقی و دستگیر مستان
غزل شمارهٔ ۱۹۲۲: ما شادتریم یا تو ای جان
غزل شمارهٔ ۱۹۲۳: ای روی مه تو شاد خندان
غزل شمارهٔ ۱۹۲۴: ای روی تو نوبهار خندان
غزل شمارهٔ ۱۹۲۵: بازآمد آستین فشانان
غزل شمارهٔ ۱۹۲۶: مال است و زر است مکسب تن
غزل شمارهٔ ۱۹۲۷: وقت آمد توبه را شکستن
غزل شمارهٔ ۱۹۲۸: ای دوست عتاب را رها کن
غزل شمارهٔ ۱۹۲۹: ای عربده کرده دوش با من
غزل شمارهٔ ۱۹۳۰: امروز تو خوشتری و یا من
غزل شمارهٔ ۱۹۳۱: عقل از کف عشق خورد افیون
غزل شمارهٔ ۱۹۳۲: ای دشمن عقل و جان شیرین
غزل شمارهٔ ۱۹۳۳: برخیز و صبوح را برنجان
غزل شمارهٔ ۱۹۳۴: از ما مرو ای چراغ روشن
غزل شمارهٔ ۱۹۳۵: دلبر بیگانه صورت مهر دارد در نهان
غزل شمارهٔ ۱۹۳۶: عاشقان نالان چو نای و عشق همچون نای زن
غزل شمارهٔ ۱۹۳۷: هر خوشی که فوت شد از تو مباش اندوهگین
غزل شمارهٔ ۱۹۳۸: نازنینی را رها کن با شهان نازنین
غزل شمارهٔ ۱۹۳۹: می پرد این مرغ دیگر در جنان عاشقان
غزل شمارهٔ ۱۹۴۰: ای ز تو مه پای کوبان وز تو زهره دف زنان
غزل شمارهٔ ۱۹۴۱: مهرهای از جان ربودم بیدهان و بیدهان
غزل شمارهٔ ۱۹۴۲: من ز گوش او بدزدم حلقه دیگر نهان
غزل شمارهٔ ۱۹۴۳: می گزید او آستین را شرمگین در آمدن
غزل شمارهٔ ۱۹۴۴: چون ببینی آفتاب از روی دلبر یاد کن
غزل شمارهٔ ۱۹۴۵: هر چه آن سرخوش کند بویی بود از یار من
غزل شمارهٔ ۱۹۴۶: کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من
غزل شمارهٔ ۱۹۴۷: سوی بیماران خود شد شاه مه رویان من
غزل شمارهٔ ۱۹۴۸: بانگ آید هر زمانی زین رواق آبگون
غزل شمارهٔ ۱۹۴۹: آنچ می آید ز وصفت این زمانم در دهن
غزل شمارهٔ ۱۹۵۰: بوی آن باغ و بهار و گلبن رعناست این
غزل شمارهٔ ۱۹۵۱: ای برادر تو چه مرغی خویشتن را بازبین
غزل شمارهٔ ۱۹۵۲: هست ما را هر زمانی از نگار راستین
غزل شمارهٔ ۱۹۵۳: هر صبوحی ارغنونها را برنجان همچنین
غزل شمارهٔ ۱۹۵۴: عیشهاتان نوش بادا هر زمان ای عاشقان
غزل شمارهٔ ۱۹۵۵: ای زیان و ای زیان و ای زیان و ای زیان
غزل شمارهٔ ۱۹۵۶: سر فروکرد از فلک آن ماه روی سیمتن
غزل شمارهٔ ۱۹۵۷: هست عاقل هر زمانی در غم پیدا شدن
غزل شمارهٔ ۱۹۵۸: ساقیا چون مست گشتی خویش را بر من بزن
غزل شمارهٔ ۱۹۵۹: روی او فتوی دهد کز کعبه بر بتخانه زن
غزل شمارهٔ ۱۹۶۰: آفتابا بار دیگر خانه را پرنور کن
غزل شمارهٔ ۱۹۶۱: نوبهارا جان مایی جانها را تازه کن
غزل شمارهٔ ۱۹۶۲: یار خود را خواب دیدم ای برادر دوش من
غزل شمارهٔ ۱۹۶۳: پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من
غزل شمارهٔ ۱۹۶۴: شمس دین بر یوسفان و نازنینان نازنین
غزل شمارهٔ ۱۹۶۵: در میان ظلمت جان تو نور چیست آن
غزل شمارهٔ ۱۹۶۶: جام پر کن ساقیا آتش بزن اندر غمان
غزل شمارهٔ ۱۹۶۷: ای تو را گردن زده آن تسخرت بر گرد نان
غزل شمارهٔ ۱۹۶۸: ای دل من در هوایت همچو آب و ماهیان
غزل شمارهٔ ۱۹۶۹: از بدیها آن چه گویم هست قصدم خویشتن
غزل شمارهٔ ۱۹۷۰: مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن
غزل شمارهٔ ۱۹۷۱: از دخول هر غری افسردهای در کار من
غزل شمارهٔ ۱۹۷۲: عاشقا دو چشم بگشا چارجو در خود ببین
غزل شمارهٔ ۱۹۷۳: موی بر سر شد سپید و روی من بگرفت چین
غزل شمارهٔ ۱۹۷۴: ای چراغ آسمان و رحمت حق بر زمین
غزل شمارهٔ ۱۹۷۵: عشق شمس الدین است یا نور کف موسی است آن
غزل شمارهٔ ۱۹۷۶: عشق شمس حق و دین کان گوهر کانی است آن
غزل شمارهٔ ۱۹۷۷: در ستایشهای شمس الدین نباشم مفتتن
غزل شمارهٔ ۱۹۷۸: ایها الساقی ادر کأس الحمیا نصف من
غزل شمارهٔ ۱۹۷۹: عاشقان را مژدهای از سرفراز راستین
غزل شمارهٔ ۱۹۸۰: یارکان رقصی کنید اندر غمم خوشتر از این
غزل شمارهٔ ۱۹۸۱: مطربا نرمک بزن تا روح بازآید به تن
غزل شمارهٔ ۱۹۸۲: گلسن بنده ستایک غرضم یق اشد رسن
غزل شمارهٔ ۱۹۸۳: به خدا میل ندارم نه به چرب و نه به شیرین
غزل شمارهٔ ۱۹۸۴: بده آن مرد ترش را قدحی ای شه شیرین
غزل شمارهٔ ۱۹۸۵: صنما بیار باده بنشان خمار مستان
غزل شمارهٔ ۱۹۸۶: صنما به چشم شوخت که به چشم اشارتی کن
غزل شمارهٔ ۱۹۸۷: هله نیم مست گشتم قدحی دگر مدد کن
غزل شمارهٔ ۱۹۸۸: چه شکر داد عجب یوسف خوبی به لبان
غزل شمارهٔ ۱۹۸۹: جنتی کرد جهان را ز شکر خندیدن
غزل شمارهٔ ۱۹۹۰: جان حیوان که ندیده است به جز کاه و عطن
غزل شمارهٔ ۱۹۹۱: همه خوردند و بخفتند و تهی گشت وطن
غزل شمارهٔ ۱۹۹۲: خوی با ما کن و با بیخبران خوی مکن
غزل شمارهٔ ۱۹۹۳: هیچ باشد که رسد آن شکر و پسته من
غزل شمارهٔ ۱۹۹۴: بشنو از بوالهوسان قصه میر عسسان
غزل شمارهٔ ۱۹۹۵: اینک آن انجم روشن که فلک چاکرشان
غزل شمارهٔ ۱۹۹۶: چون خیال تو درآید به دلم رقص کنان
غزل شمارهٔ ۱۹۹۷: هر که را گشت سر از غایت برگردیدن
غزل شمارهٔ ۱۹۹۸: به خدا گل ز تو آموخت شکر خندیدن
غزل شمارهٔ ۱۹۹۹: مکن ای دوست ز جور این دلم آواره مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۰۰: ای ز هجران تو مردن طرب و راحت من
غزل شمارهٔ ۲۰۰۱: دم ده و عشوه ده ای دلبر سیمین بر من
غزل شمارهٔ ۲۰۰۲: تو سبب سازی و دانایی آن سلطان بین
غزل شمارهٔ ۲۰۰۳: همه خوردند و بخفتند و تهی گشت وطن
غزل شمارهٔ ۲۰۰۴: شیرمردا تو چه ترسی ز سگ لاغرشان
غزل شمارهٔ ۲۰۰۵: چه نشستی دور چون بیگانگان
غزل شمارهٔ ۲۰۰۶: هر کجا که پا نهی ای جان من
غزل شمارهٔ ۲۰۰۷: شاه ما باری برای کاهلان
غزل شمارهٔ ۲۰۰۸: می بده ای ساقی آخرزمان
غزل شمارهٔ ۲۰۰۹: نک بهاران شد صلا ای لولیان
غزل شمارهٔ ۲۰۱۰: بشنو از دل نکتههای بیسخن
غزل شمارهٔ ۲۰۱۱: جان جانهایی تو جان را برشکن
غزل شمارهٔ ۲۰۱۲: ای دلارام من و ای دل شکن
غزل شمارهٔ ۲۰۱۳: ساقیا برخیز و می در جام کن
غزل شمارهٔ ۲۰۱۴: راز چون با من نگوید یار من
غزل شمارهٔ ۲۰۱۵: فقر را در خواب دیدم دوش من
غزل شمارهٔ ۲۰۱۶: جان من جان تو جانت جان من
غزل شمارهٔ ۲۰۱۷: آمد آمد در میان خوب ختن
غزل شمارهٔ ۲۰۱۸: مرغ خانه با هما پر وا مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۱۹: ای ببرده دل تو قصد جان مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۲۰: ای خدا این وصل را هجران مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۲۱: صبحدم شد زود برخیز ای جوان
غزل شمارهٔ ۲۰۲۲: ای زیان و ای زیان و ای زیان
غزل شمارهٔ ۲۰۲۳: رو قرار از دل مستان بستان
غزل شمارهٔ ۲۰۲۴: مات خود را صنما مات مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۲۵: ای به انکار سوی ما نگران
غزل شمارهٔ ۲۰۲۶: به شکرخنده ببردی دل من
غزل شمارهٔ ۲۰۲۷: ای امتان باطل بر نان زنید بر نان
غزل شمارهٔ ۲۰۲۸: گر چه بسی نشستم در نار تا به گردن
غزل شمارهٔ ۲۰۲۹: ای مرغ آسمانی آمد گه پریدن
غزل شمارهٔ ۲۰۳۰: گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
غزل شمارهٔ ۲۰۳۱: ای محو راه گشته از محو هم سفر کن
غزل شمارهٔ ۲۰۳۲: من از کی باک دارم خاصه که یار با من
غزل شمارهٔ ۲۰۳۳: جانا نخست ما را مرد مدام گردان
غزل شمارهٔ ۲۰۳۴: ای دل ز شاه حوران یا قبله صبوران
غزل شمارهٔ ۲۰۳۵: آن خوب را طلب کن اندر میان حوران
غزل شمارهٔ ۲۰۳۶: امروز سرکشان را عشقت جلوه کردن
غزل شمارهٔ ۲۰۳۷: چون جان تو میستانی چون شکر است مردن
غزل شمارهٔ ۲۰۳۸: از زنگ لشکر آمد بر قلب لشکرش زن
غزل شمارهٔ ۲۰۳۹: رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
غزل شمارهٔ ۲۰۴۰: روز است ای دو دیده در روزنم نظر کن
غزل شمارهٔ ۲۰۴۱: پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن
غزل شمارهٔ ۲۰۴۲: ای سنگ دل تو جان را دریای پرگهر کن
غزل شمارهٔ ۲۰۴۳: دیدی چه گفت بهمن هیزم بنه چو خرمن
غزل شمارهٔ ۲۰۴۴: جانا بیار باده و بختم بلند کن
غزل شمارهٔ ۲۰۴۵: تو آب روشنی تو در این آب گل مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۴۶: مستی و عاشقی و جوانی و جنس این
غزل شمارهٔ ۲۰۴۷: میآیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن
غزل شمارهٔ ۲۰۴۸: آن کیست ای خدای کز این دام خامشان
غزل شمارهٔ ۲۰۴۹: ای دم به دم مصور جان از درون تن
غزل شمارهٔ ۲۰۵۰: جانا بیار باده و بختم تمام کن
غزل شمارهٔ ۲۰۵۱: میبینمت که عزم جفا میکنی مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۵۲: ای آنک از میانه کران میکنی مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۵۳: با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین
غزل شمارهٔ ۲۰۵۴: بشنیدهام که عزم سفر میکنی مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۵۵: مست شدی عاقبت آمدی اندر میان
غزل شمارهٔ ۲۰۵۵: مست شدی عاقبت آمدی اندر میان
غزل شمارهٔ ۲۰۵۶: خواجه غلط کردهای در روش یار من
غزل شمارهٔ ۲۰۵۷: یار شو و یار بین دل شو و دلدار بین
غزل شمارهٔ ۲۰۵۸: با رخ چون مشعله بر در ما کیست آن
غزل شمارهٔ ۲۰۵۹: گفت لبم ناگهان نام گل و گلستان
غزل شمارهٔ ۲۰۶۰: یک غزل آغاز کن بر صفت حاضران
غزل شمارهٔ ۲۰۶۱: بوسه بده خویش را ای صنم سیمتن
غزل شمارهٔ ۲۰۶۲: سیر نشد چشم و دل از نظر شاه من
غزل شمارهٔ ۲۰۶۳: ای رخ خندان تو مایه صد گلستان
غزل شمارهٔ ۲۰۶۴: باز فروریخت عشق از در و دیوار من
غزل شمارهٔ ۲۰۶۵: باز درآمد ز راه فتنه برانگیز من
غزل شمارهٔ ۲۰۶۶: باز برآمد ز کوه خسرو شیرین من
غزل شمارهٔ ۲۰۶۷: ای هوس عشق تو کرده جهان را زبون
غزل شمارهٔ ۲۰۶۸: بازشکستند خلق سلسله یا مسلمین
غزل شمارهٔ ۲۰۶۹: بیش مکن همچنان خانه درآ همچنین
غزل شمارهٔ ۲۰۷۰: یا تو ترش کرده رو مایه ده شکران
غزل شمارهٔ ۲۰۷۱: هر چه کنی تو کرده من دان
غزل شمارهٔ ۲۰۷۲: جفای تلخ تو گوهر کند مرا ای جان
غزل شمارهٔ ۲۰۷۳: دلا تو شهد منه در دهان رنجوران
غزل شمارهٔ ۲۰۷۴: مکن مکن که روا نیست بیگنه کشتن
غزل شمارهٔ ۲۰۷۵: توی که بدرقه باشی گهی گهی رهزن
غزل شمارهٔ ۲۰۷۶: به جان تو که از این دلشده کرانه مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۷۷: به من نگر به دو رخسار زعفرانی من
غزل شمارهٔ ۲۰۷۸: چهار روز ببودم به پیش تو مهمان
غزل شمارهٔ ۲۰۷۹: مقام ناز نداری برو تو ناز مکن
غزل شمارهٔ ۲۰۸۰: چهار شعر بگفتم بگفت نی به از این
غزل شمارهٔ ۲۰۸۱: نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان
غزل شمارهٔ ۲۰۸۲: برای چشم تو صد چشم بد توان دیدن
غزل شمارهٔ ۲۰۸۳: اگر سزای لب تو نبود گفته من
غزل شمارهٔ ۲۰۸۴: بیا بیا که ز هجرت نه عقل ماند نه دین
غزل شمارهٔ ۲۰۸۵: به صلح آمد آن ترک تند عربده کن
غزل شمارهٔ ۲۰۸۶: من کجا بودم عجب بیتو این چندین زمان
غزل شمارهٔ ۲۰۸۷: بگویم مثالی از این عشق سوزان
غزل شمارهٔ ۲۰۸۸: ببردی دلم را بدادی به زاغان
غزل شمارهٔ ۲۰۸۹: تنت زین جهان است و دل زان جهان
غزل شمارهٔ ۲۰۹۰: به پیش آر سغراق گلگون من
غزل شمارهٔ ۲۰۹۱: ای هفت دریا گوهر عطا کن
غزل شمارهٔ ۲۰۹۲: آن دلبر من آمد بر من
غزل شمارهٔ ۲۰۹۳: تازه شد از او باغ و بر من
غزل شمارهٔ ۲۰۹۴: یک قوصره پر دارم ز سخن
غزل شمارهٔ ۲۰۹۵: با من صنما دل یک دله کن
غزل شمارهٔ ۲۰۹۶: گر تنگ بدی این سینه من
غزل شمارهٔ ۲۰۹۷: چون دل جانا بنشین بنشین
غزل شمارهٔ ۲۰۹۸: شب محنت که بد طبیب و تو افکار یاد کن
غزل شمارهٔ ۲۰۹۹: چند نظاره جهان کردن
غزل شمارهٔ ۲۱۰۰: چند بوسه وظیفه تعیین کن
غزل شمارهٔ ۲۱۰۱: سیر گشتم ز نازهای خسان
غزل شمارهٔ ۲۱۰۲: چیست با عشق آشنا بودن
غزل شمارهٔ ۲۱۰۳: گر چه اندر فغان و نالیدن
غزل شمارهٔ ۲۱۰۴: شب که جهان است پر از لولیان
غزل شمارهٔ ۲۱۰۵: ساقی من خیزد بیگفت من
غزل شمارهٔ ۲۱۰۶: مست رسید آن بت بیباک من
غزل شمارهٔ ۲۱۰۷: جان منی جان منی جان من
غزل شمارهٔ ۲۱۰۸: مینروم هیچ از این خانه من
غزل شمارهٔ ۲۱۰۹: ای تو پناه همه روز محن
غزل شمارهٔ ۲۱۱۰: بانگ برآمد ز خرابات من
غزل شمارهٔ ۲۱۱۱: بانگ برآمد ز خرابات من
غزل شمارهٔ ۲۱۱۲: ظلمت شب پرتو ظلمات من
غزل شمارهٔ ۲۱۱۳: ای تو چو خورشید و شه خاص من
غزل شمارهٔ ۲۱۱۴: بانگ برآمد ز دل و جان من
غزل شمارهٔ ۲۱۱۵: بازرسید آن بت زیبای من
غزل شمارهٔ ۲۱۱۶: آمدهای بیگه خامش مشین
غزل شمارهٔ ۲۱۱۷: پیشتر آ ای صنم شنگ من
غزل شمارهٔ ۲۱۱۸: می تلخی که تلخیها بدو گردد همه شیرین
غزل شمارهٔ ۲۱۱۹: اگر امروز دلدارم درآید همچو دی خندان
غزل شمارهٔ ۲۱۲۰: دگرباره چو مه کردیم خرمن
غزل شمارهٔ ۲۱۲۱: افندس مسین کاغا یومیندن
غزل شمارهٔ ۲۱۲۲: کیف اتوب یا اخی من سکر کارجوان
غزل شمارهٔ ۲۱۲۳: العشق یقول لی تزین
غزل شمارهٔ ۲۱۲۴: ایا بدر الدجی بل انت احسن
غزل شمارهٔ ۲۱۲۵: اطیب الاسفار عندی انتقالی من مکان
غزل شمارهٔ ۲۱۲۶: اطیب الاعمار عمر فی طریق العاشقین
غزل شمارهٔ ۲۱۲۷: یا صغیر السن یا رطب البدن
غزل شمارهٔ ۲۱۲۸: ابشر ثم ابشر یا مؤتمن
غزل شمارهٔ ۲۱۲۹: نحن الی سیدنا راجعون
غزل شمارهٔ ۲۱۳۰: ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
غزل شمارهٔ ۲۱۳۱: حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
غزل شمارهٔ ۲۱۳۲: مستی ببینی رازدان میدانک باشد مست او
غزل شمارهٔ ۲۱۳۳: بیدار شو بیدار شو هین رفت شب بیدار شو
غزل شمارهٔ ۲۱۳۴: نبود چنین مه در جهان ای دل همین جا لنگ شو
غزل شمارهٔ ۲۱۳۵: ای شعشعه نور فلق در قبه مینای تو
غزل شمارهٔ ۲۱۳۶: ساقی اگر کم شد میت دستار ما بستان گرو
غزل شمارهٔ ۲۱۳۷: آن کون خر کز حاسدی عیسی بود تشویش او
غزل شمارهٔ ۲۱۳۸: ای عشق تو موزونتری یا باغ و سیبستان تو
غزل شمارهٔ ۲۱۳۹: والله ملولم من کنون از جام و سغراق و کدو
غزل شمارهٔ ۲۱۴۰: دل دی خراب و مست و خوش هر سو همیافتاد از او
غزل شمارهٔ ۲۱۴۱: ای تن و جان بنده او بند شکرخنده او
غزل شمارهٔ ۲۱۴۲: چون بجهد خنده ز من خنده نهان دارم از او
غزل شمارهٔ ۲۱۴۳: روشنی خانه تویی خانه بمگذار و مرو
غزل شمارهٔ ۲۱۴۴: کار جهان هر چه شود کار تو کو بار تو کو
غزل شمارهٔ ۲۱۴۵: شب شد ای خواجه ز کی آخر آن یار تو کو
غزل شمارهٔ ۲۱۴۶: ای شکران ای شکران کان شکر دارم از او
غزل شمارهٔ ۲۱۴۷: چیست که هر دمی چنین میکشدم به سوی او
غزل شمارهٔ ۲۱۴۸: جان و سر تو ای پسر نیست کسی به پای تو
غزل شمارهٔ ۲۱۴۹: ای تو خموش پرسخن چیست خبر بیا بگو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۰: عید نمیدهد فرح بینظر هلال تو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۱: در سفر هوای تو بیخبرم به جان تو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۲: سخت خوش است چشم تو و آن رخ گلفشان تو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۳: ای تو امان هر بلا ما همه در امان تو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۴: هین کژ و راست میروی باز چه خوردهای بگو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۵: کی ز جهان برون شود جزو جهان هله بگو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۶: سیمبرا ز سیم تو سیمبرم به جان تو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۷: سنگ شکاف میکند در هوس لقای تو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۸: من که ستیزه روترم در طلب لقای تو
غزل شمارهٔ ۲۱۵۹: باده چو هست ای صنم بازمگیر و نی مگو
غزل شمارهٔ ۲۱۶۰: ندیدم در جهان کس را که تا سر پر نبودهست او
غزل شمارهٔ ۲۱۶۱: اگر نه عاشق اویم چه میپویم به کوی او
غزل شمارهٔ ۲۱۶۲: دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو
غزل شمارهٔ ۲۱۶۳: چو شیرینتر نمود ای جان مها شور و بلای تو
غزل شمارهٔ ۲۱۶۴: اگر بگذشت روز ای جان به شب مهمان مستان شو
غزل شمارهٔ ۲۱۶۵: فقیر است او فقیر است او فقیر ابن الفقیر است او
غزل شمارهٔ ۲۱۶۶: دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو
غزل شمارهٔ ۲۱۶۷: دل آتش پذیر از توست برق و سنگ و آهن تو
غزل شمارهٔ ۲۱۶۸: نمیگفتی مرا روزی که ما را یار غاری تو
غزل شمارهٔ ۲۱۶۹: ز مکر حق مباش ایمن اگر صد بخت بینی تو
غزل شمارهٔ ۲۱۷۰: هر شش جهتم ای جان منقوش جمال تو
غزل شمارهٔ ۲۱۷۱: گشتهست طپان جانم ای جان و جهان برگو
غزل شمارهٔ ۲۱۷۲: هم آگه و هم ناگه مهمان من آمد او
غزل شمارهٔ ۲۱۷۳: چنگ خردم بگسل تاری من و تاری تو
غزل شمارهٔ ۲۱۷۴: ای یار قلندردل دلتنگ چرایی تو
غزل شمارهٔ ۲۱۷۵: در خشکی ما بنگر وآن پرده تر برگو
غزل شمارهٔ ۲۱۷۶: آن دلبر عیار جگرخواره ما کو
غزل شمارهٔ ۲۱۷۷: خزان عاشقان را نوبهار او
غزل شمارهٔ ۲۱۷۸: تو کمترخوارهای هشیار میرو
غزل شمارهٔ ۲۱۷۹: تو جام عشق را بستان و میرو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۰: از این پستی به سوی آسمان شو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۱: دل و جان را طربگاه و مقام او
غزل شمارهٔ ۲۱۸۲: به پیشت نام جان گویم زهی رو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۳: به پیشت نام جان گویم زهی رو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۴: بیا ای رونق گلزار از این سو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۵: چو بگشادم نظر از شیوه تو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۶: خداوندا چو تو صاحب قران کو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۷: گران جانی مکن ای یار برگو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۸: در این رقص و در این های و در این هو
غزل شمارهٔ ۲۱۸۹: بازم صنما چه میفریبی تو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۰: دیدی که چه کرد آن پری رو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۱: ای رونق نوبهار برگو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۲: ای عارف خوش کلام برگو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۳: ای صید رخ تو شیر و آهو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۴: آن وعده که کردهای مرا کو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۵: خوش خرامان میروی ای جان جان بیمن مرو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۶: از حلاوتها که هست از خشم و از دشنام او
غزل شمارهٔ ۲۱۹۷: ای خراب اسرارم از اسرار تو اسرار تو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۸: جمله خشم از کبر خیزد از تکبر پاک شو
غزل شمارهٔ ۲۱۹۹: ای سنایی عاشقان را درد باید درد کو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۰: ای صبا بادی که داری در سر از یاری بگو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۱: در گذر آمد خیالش گفت جان این است او
غزل شمارهٔ ۲۲۰۲: ای جهان برهم زده سودای تو سودای تو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۳: جسم و جان با خود نخواهم خانه خمار کو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۴: عاشقی بر من پریشانت کنم نیکو شنو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۵: دوش خوابی دیدهام خود عاشقان را خواب کو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۶: ای برادر عاشقی را درد باید درد کو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۷: در خلاصه عشق آخر شیوه اسلام کو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۸: ناله ای کن عاشقانه درد محرومی بگو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۹: ای ز رویت تافته در هر زمانی نور نو
غزل شمارهٔ ۲۲۱۰: طرب اندر طرب است او که در عقل شکست او
غزل شمارهٔ ۲۲۱۱: ز من و تو شرری زاد در این دل ز چنان رو
غزل شمارهٔ ۲۲۱۲: تو بمال گوش بربط که عظیم کاهل است او
غزل شمارهٔ ۲۲۱۳: خنک آن جان که رود مست و خرامان بر او
غزل شمارهٔ ۲۲۱۴: خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو
غزل شمارهٔ ۲۲۱۵: گر رود دیده و عقل و خرد و جان تو مرو
غزل شمارهٔ ۲۲۱۶: تن مزن ای پسر خوش دم خوش کام بگو
غزل شمارهٔ ۲۲۱۷: چهره زرد مرا بین و مرا هیچ مگو
غزل شمارهٔ ۲۲۱۸: همه خوردند و برفتند و بماندم من و تو
غزل شمارهٔ ۲۲۱۹: من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
غزل شمارهٔ ۲۲۲۰: هله ای شاه مپیچان سر و دستار مرو
غزل شمارهٔ ۲۲۲۱: سر و پا گم کند آن کس که شود دلخوش از او
غزل شمارهٔ ۲۲۲۲: سر عثمان تو مست است بر او ریز کدو
غزل شمارهٔ ۲۲۲۳: ای همه سرگشتگان مهمان تو
غزل شمارهٔ ۲۲۲۴: ای بمرده هر چه جان در پای او
غزل شمارهٔ ۲۲۲۵: شکر ایزد را که دیدم روی تو
غزل شمارهٔ ۲۲۲۶: ای بکرده رخت عشاقان گرو
غزل شمارهٔ ۲۲۲۷: مطربا اسرار ما را بازگو
غزل شمارهٔ ۲۲۲۸: جان ما را هر نفس بستان نو
غزل شمارهٔ ۲۲۲۹: ای غذای جان مستم نام تو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۰: صوفیانیم آمده در کوی تو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۱: میدوید از هر طرف در جست و جو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۲: به حریفان بنشین خواب مرو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۳: ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۴: ای دیده من جمال خود اندر جمال تو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۵: آمد خیال آن رخ چون گلستان تو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۶: جانا تویی کلیم و منم چون عصای تو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۷: این ترک ماجرا ز دو حکمت برون نبو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۸: ای کرده چهره تو چو گلنار شرم تو
غزل شمارهٔ ۲۲۳۹: رفتم به کوی خواجه و گفتم که خواجه کو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۰: ننشیند آتشم چو ز حق خاست آرزو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۱: هان ای جمال دلبر ای شاد وقت تو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۲: تا که درآمد به باغ چهره گلنار تو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۳: آینه جان شده چهره تابان تو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۴: سیر نیم سیر نی از لب خندان تو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۵: مطرب مهتاب رو آنچ شنیدی بگو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۶: ای سر مردان برگو برگو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۷: مرا اگر تو نیابی به پیش یار بجو
غزل شمارهٔ ۲۲۴۸: من آن نیم که بگویم حدیث نعمت او
غزل شمارهٔ ۲۲۴۹: به وقت خواب بگیری مرا که هین برگو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۰: هزار بار کشیدهست عشق کافرخو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۱: چو از سر بگیرم بود سرور او
غزل شمارهٔ ۲۲۵۲: بیدل شدهام بهر دل تو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۳: نور دل ما روی خوش تو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۴: دل من دل من دل من بر تو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۵: بنشسته به گوشهای دو سه مست ترانه گو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۶: به قرار تو او رسد که بود بیقرار تو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۷: قلم از عشق بشکند چو نویسد نشان تو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۸: هله ای طالب سمو بگداز از غمش چو مو
غزل شمارهٔ ۲۲۵۹: هله طبل وفا بزن که بیامد اوان تو
غزل شمارهٔ ۲۲۶۰: طیب الله عیشکم لا وحش الله منکم
غزل شمارهٔ ۲۲۶۱: بوقلمون چند از انکار تو
غزل شمارهٔ ۲۲۶۲: پرده بگردان و بزن ساز نو
غزل شمارهٔ ۲۲۶۳: یا قمرا لوعه للقمرین سکن
غزل شمارهٔ ۲۲۶۴: بوسیسی افندیمو هم محسن و هم مه رو
غزل شمارهٔ ۲۲۶۵: الیوم من الوصل نسیم و سعود
غزل شمارهٔ ۲۲۶۶: بگردان ساقی مه روی جام
غزل شمارهٔ ۲۲۶۷: هم صدوا هم عتبوا عتابا ما له سبب
غزل شمارهٔ ۲۲۶۸: یا عاشقین المقصد سیحوا الی ما ترشدوا
غزل شمارهٔ ۲۲۶۹: الا یا ساقیا انی لظمن و مشتاق
غزل شمارهٔ ۲۲۷۰: ابناء ربیعنا تعالوا
غزل شمارهٔ ۲۲۷۱: جود الشموس علی الوری اشراق
غزل شمارهٔ ۲۲۷۲: حد البشیر بشاره یا جار
غزل شمارهٔ ۲۲۷۳: امسی و اصبح بالجوی اتعذب
غزل شمارهٔ ۲۲۷۴: مررت بدر فی هواه بحار
×
پیام سیستم
×
یادآوری کلمه عبور
آدرس ایمیل :
*
*
×
×
ورود به سایت
ایمیل :
ایمیل را وارد نمایید
رمز عبور :
رمز عبور را وارد نمایید
مرا به خاطر بسپار
فراموشی رمز عبور
کد امنیتی را وارد نمایید
آمارگیر وبلاگ