به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بنه ای سبز خنگ من فراز آسمانها سم
که بنشست آن مه زیبا چو صد تنگ شکر پیشم
روان شد سوی ما کوثر پر از شیر و پر از شکر
بدران مشک سقا را بزن سنگی و بشکن خم
یکی آهوی جان پرور برآمد از بیابانی
که شیر نر ز بیم او زند بر ریگ سوزان دم
همه مستیم ای خواجه به روز عید می ماند
دهل مست و دهلزن مست و بیخود می زند لم لم
درآمد عقل در میدان سر انگشت در دندان
که با سرمست و با حیران چه گفتم من که الهاکم
یکی عاقل میان ما به دارو هم نمییابد
در این زنجیر مجنونان چه مجنون می شود مردم
به نزد من یکی ساغر به از صد خانه پرزر
بریزم بر تن لاغر از آن باده یکی قمقم
میان روزه داران خوش شراب عید در می کش
نه آن مستی که شب آیی ز ترس خلق چون کزدم
بخور بیرطل و بیکوزه میی کو بشکند روزه
نه ز انگورست و نی شیره نی از طزغو نی از گندم
شرابی نی که درریزی سحر مخمور برخیزی
دروغین است آن باده از آن افتاده کوته دم
دهان بربند و محرم شو به کعبه خامشان می رو
پیاپی اندر این مستی نی اشتر جو و نی جم جم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.