کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از شهر تو رفتیم تو را سیر ندیدیم

    از شاخ درخت تو چنین خام فتیدیم

    در سایه سرو تو مها سیر نخفتیم

    وز باغ تو از بیم نگهبان نچریدیم

    بر تابه سودای تو گشتیم چو ماهی

    تا سوخته گشتیم ولیکن نپزیدیم

    گشتیم به ویرانه به سودای چو تو گنج

    چون مار به آخر به تک خاک خزیدیم

    چون سایه گذشتیم به هر پاکی و ناپاک

    اکنون به تو محویم نه پاک و نه پلیدیم

    ما را چو بجویید بر دوست بجویید

    کز پوست فناییم و بر دوست پدیدیم

    تا بر نمک و نان تو انگشت زدستیم

    در فرقت و در شور بس انگشت گزیدیم

    چون طبل رحیل آمد و آواز جرس‌ها

    ما رخت و قماشات بر افلاک کشیدیم

    شکر است که تریاق تو با ماست اگر چه

    زهری که همه خلق چشیدند چشیدیم

    آن دم که بریده شد از این جوی جهان آب

    چون ماهی بی‌آب بر این خاک طپیدیم

    چون جوی شد این چشم ز بی‌آبی آن جوی

    تا عاقبت امر به سرچشمه رسیدیم

    چون صبر فرج آمد و بی‌صبر حرج بود

    خاموش مکن ناله که ما صبر گزیدیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha