کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای برادر تو چه مرغی خویشتن را بازبین

    گر تو دست آموز شاهی خویشتن را باز بین

    هر کی انبازی برید از خویش آن بازی مدان

    در جهان او را چو حق بی‌مثل و بی‌انباز بین

    ز آفتابی کآفتاب آسمان یک جام او است

    ذره‌ها و قطره‌ها را مست و دست انداز بین

    چونک قبله شاه یابی قبله اقبال شو

    چون دو دم خوردی ز جامش بخت را دمساز بین

    گفتم ای اکسیر بنما مس را چون زر کنی

    رو به صرافان دل آورد گفتا گاز بین

    گفتمش چون زنده کردی مرغ ابراهیم را

    گفت پر و بال برکن هم کنون پرواز بین

    گفتم از آغاز مرغ روح ما بی‌پر بده‌ست

    گفت هین بشکن قفس آغاز بی‌آغاز بین

    زان فروبسته دمی کت همدم و همراز نیست

    چشم بگشا هر دمی همراز بین همراز بین

    این دمی چندی که زد جان تو در سوز و نیاز

    چون دم عیسی به حضرت زنده و باساز بین

    خاک خواری را بمان چون خاک خواری پیشه گیر

    خاک را از بعد خواری در چمن اعزاز بین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha