کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن

    مرو مرو که چراغی و دیده روشن

    چو برگشادی از لطف خویشتن سر خم

    دماغ ما ز خمار تو است آبستن

    مبند آن سر خم را چو کیسه مدخل

    که خانه گردد تاری به بستن روزن

    چو آدمی به غم آماج تیر را ماند

    ندارد او جز مستی و بیخودی جوشن

    دو دست عشق مثال دو دست داوود است

    که همچو موم همی‌گردد از کفش آهن

    حدیث عشق هم از عشقباز باید جست

    که او چو آینه هم ناطق است و هم الکن

    دلا دو دست برآور سبک به گردن عشق

    اگر چه دارد او خون خلق در گردن

    ز خونبها بنترسد که گنج‌ها دارد

    که مرده زنده شود زان و وارهد ز کفن

    گرفت خواب گریبان تو بپر سوی غیب

    بگه ز غیب بیایی کشان کشان دامن

    که تا تمام غزل را بگویمت فردا

    که گل پگاه بچینند مردم از گلشن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha