کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به قرار تو او رسد که بود بی‌قرار تو

    که به گلزار تو رسد دل خسته به خار تو

    گل و سوسن از آن تو همه گلشن از آن تو

    تلفش از خزان تو طربش از بهار تو

    ز زمین تا به آسمان همه گویان و خامشان

    چو دل و جان عاشقان به درون بی‌قرار تو

    همه سوداپرست تو همه عالم به دست تو

    نفسی پست و مست تو نفسی در خمار تو

    همه زیر و زبر ز تو همگان بی‌خبر ز تو

    چه غریب است نظر به تو چه خوش است انتظار تو

    چه کند سرو و باغ را چو نظر نیست زاغ را

    تو ز بلبل فغان شنو که وی است اختیار تو

    منم از کار مانده‌ای ز خریدار مانده‌ای

    به فراغت نظرکنان به سوی کار و بار تو

    بگذارم ز بحر و پل بگریزم ز جزو و کل

    چه کنم من عذار گل که ندارد عذار تو

    چه کنم عمر مرده را تن و جان فسرده را

    دو سه روز شمرده را چو منم در شمار تو

    چو دل و چشم و گوش‌ها ز تو نوشند نوش‌ها

    همه هر دم شکوفه‌ها شکفد در نثار تو

    پس از این جان که دارمش به خموشی سپارمش

    ز کجا خامشم هلد هوس جان سپار تو

    به خموشی نهان شدن چو شکارم نتان شدن

    که شکار و شکاریان نجهند از شکار تو

    همه فربه ز بوی تو همه لاغر ز هجر تو

    همه شادی و گریه شان اثر و یادگار تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha