کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو شیرینتر نمود ای جان مها شور و بلای تو

    بهشتم جان شیرین را که می‌سوزد برای تو

    روان از تو خجل باشد دلم را پا به گل باشد

    مرا چه جای دل باشد چو دل گشته‌ست جای تو

    تو خورشیدی و دل در چه بتاب از چه به دل گه گه

    که می‌کاهد چو ماه ای مه به عشق جان فزای تو

    ز خود مسم به تو زرم به خود سنگم به تو درم

    کمر بستم به عشق اندر به اومید قبای تو

    گرفتم عشق را در بر کله بنهاده‌ام از سر

    منم محتاج و می‌گویم ز بی‌خویشی دعای تو

    دلا از حد خود مگذر برون کن باد را از سر

    به خاک کوی او بنگر ببین صد خونبهای تو

    اگر ریزم وگر رویم چه محتاج تو مه رویم

    چو برگ کاه می‌پرم به عشق کهربای تو

    ایا تبریز خوش جایم ز شمس الدین به هیهایم

    زنم لبیک و می‌آیم بدان کعبه لقای تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha