کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خداوندا چو تو صاحب قران کو

    برابر با مکان تو مکان کو

    زمان محتاج و مسکین تو باشد

    تو را حاجت به دوران و زمان کو

    کسی کو گفت دیدم شمس دین را

    سؤالش کن که راه آسمان کو

    در آن دریا مرو بی‌امر دریا

    نمی‌ترسی برای تو ضمان کو

    مگر بی‌قصد افتی کو کریم است

    خطاکن را ز عفو او غمان کو

    چو سجده کرد آیینه مر او را

    بر آن آیینه زنگار گمان کو

    همو تیر است همو اسپر همو قوس

    چه گفتم آن طرف تیر و کمان کو

    هر آن جسمی که از لطفش نظر یافت

    نظیرش در ولایت‌های جان کو

    بجز از روی عجز و فقر و تسلیم

    ببرده سر از او از انس و جان کو

    ز غیرت حق شد حارس و گر نی

    مر او را از کی بیم است پاسبان کو

    به پیشانی جانا داغ مهرش

    کسی بی‌داغ مهرش در قران کو

    به نوبتگاه او بین صف کشیده

    به خدمت گر همی‌جویی مهان کو

    نباشد خنده جز از زعفرانش

    بجز از عشق رویش شادمان کو

    بجز از هجر آن مخدوم جانی

    دل و جان را به عالم اندهان کو

    خداوند شمس دین از بهر الله

    که لایق در ثنای او دهان کو

    زبان و جان من با وصل او رفت

    به شرح خاک تبریزم زبان کو

    همه کان هست محتاج خریدار

    بدان حد بی‌نیازی هیچ کان کو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha