کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چهره زرد مرا بین و مرا هیچ مگو

    درد بی‌حد بنگر بهر خدا هیچ مگو

    دل پرخون بنگر چشم چو جیحون بنگر

    هر چه بینی بگذر چون و چرا هیچ مگو

    دی خیال تو بیامد به در خانه دل

    در بزد گفت بیا در بگشا هیچ مگو

    دست خود را بگزیدم که فغان از غم تو

    گفت من آن توام دست مخا هیچ مگو

    تو چو سرنای منی بی‌لب من ناله مکن

    تا چو چنگت ننوازم ز نوا هیچ مگو

    گفتم این جان مرا گرد جهان چند کشی

    گفت هر جا که کشم زود بیا هیچ مگو

    گفتم ار هیچ نگویم تو روا می‌داری

    آتشی گردی و گویی که درآ هیچ مگو

    همچو گل خنده زد و گفت درآ تا بینی

    همه آتش سمن و برگ و گیا هیچ مگو

    همه آتش گل گویا شد و با ما می‌گفت

    جز ز لطف و کرم دلبر ما هیچ مگو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha