کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به پیشت نام جان گویم زهی رو

    حدیث گلستان گویم زهی رو

    تو این جا حاضر و شرمم نباشد

    که از حسن بتان گویم زهی رو

    بهار و صد بهار از تو خجل شد

    من افسانه خزان گویم زهی رو

    تو شاهنشاه صد جان و جهانی

    من از جان و جهان گویم زهی رو

    حدیثت در دهان جان نگنجد

    حدیثت از زبان گویم زهی رو

    جهان گم گشت و ماهت آشکارا

    چنین مه را نهان گویم زهی رو

    همه عالم ز نورت لعل در لعل

    به پیش تو ز کان گویم زهی رو

    ز تو دل‌ها پر از نور یقین است

    یقین را از گمان گویم زهی رو

    چو خورشید جمالت بر زمین تافت

    ز ماه و اختران گویم زهی رو

    چو لطف شمس تبریزی ز حد رفت

    من از وی گر فغان گویم زهی رو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha