کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ببردی دلم را بدادی به زاغان

    گرفتم گروگان خیالت به تاوان

    درآیی درآیم بگیری بگیرم

    بگویی بگویم علامات مستان

    نشاید نشاید ستم کرد با من

    برای گریبان دریدن ز دامان

    بیاور بیاور شرابی که گفتی

    مگو که نگفتم مرنجان مرنجان

    شرابی شرابی که دل جمع گردد

    چو دل جمع گردد شود تن پریشان

    نخواهم نخواهم شرابی بهایی

    از آن بحر بگشا شراب فراوان

    ز تو باده دادن ز من سجده کردن

    ز من شکر کردن ز تو گوهرافشان

    چنانم کن ای جان که شکرم نماند

    وظیفه بیفزا دو چندان سه چندان

    بجوشان بجوشان شرابی ز سینه

    بهاری برآور از این برگ ریزان

    خرابم کن ای جان که از شهر ویران

    خراجی نجوید نه دیوان نه سلطان

    خمش باش ای تن که تا جان بگوید

    علی میر گردد چو بگذشت عثمان

    خمش کردم ای جان بگو نوبت خود

    تویی یوسف ما تویی خوب کنعان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha