کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان حیوان که ندیده است به جز کاه و عطن

    شد ز تبدیل خدا لایق گلزار فطن

    نوبهاری است خدا را جز از این فصل بهار

    که در او مرده نماند وثنی و نه وثن

    ز نسیمش شود آن جغد به از باز سپید

    بهتر از شیر شود از دم او ماده زغن

    زنده گشتند و پی شکر دهان بگشادند

    بوسه‌ها مست شدند از طرب بوی دهن

    دست دستان صبا لخلخه را شورانید

    تا بیاموخت به طفلان چمن خلق حسن

    جبرئیل است مگر باد و درختان مریم

    دست بازی نگر آن سان که کند شوهر و زن

    ابر چون دید که در زیر تتق خوبانند

    برفشانید نثار گهر و در عدن

    چون گل سرخ گریبان ز طرب بدرانید

    وقت آن شد که به یعقوب رسد پیراهن

    چون عقیق یمنی لب دلبر خندید

    بوی رحمان به محمد رسد از سوی یمن

    چند گفتیم پراکنده دل آرام نیافت

    جز بدان جعد پراکنده آن خوب زمن

    شمس تبریز برآ تیغ بزن چون خورشید

    تیغ خورشید دهد نور به جان چو مجن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha