کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همه خوردند و بخفتند و تهی گشت وطن

    وقت آن شد که درآییم خرامان به چمن

    دامن سیب کشانیم سوی شفتالو

    ببریم از گل تر چند سخن سوی سمن

    نوبهاران چون مسیحی است فسون می‌خواند

    تا برآیند شهیدان نباتی ز کفن

    آن بتان چون جهت شکر دهان بگشادند

    جان به بوسه نرسد مست شد از بوی دهن

    تاب رخسار گل و لاله خبر می‌دهدم

    که چراغی است نهان گشته در این زیر لگن

    برگ می‌لرزد و بر شاخ دلم می‌لرزد

    لرزه برگ ز باد و دلم از خوب ختن

    دست دستان صبا لخلخه را شورانید

    تا بیاموخت به طفلان چمن خلق حسن

    باد روح قدس افتاد و درختان مریم

    دست بازی نگر آن سان که کند شوهر و زن

    ابر چون دید که در زیر تتق خوبانند

    برفشانید نثار گهر و در عدن

    چون گل سرخ گریبان ز طرب بدرانید

    وقت آن شد که به یعقوب رسد پیراهن

    چون عقیق یمنی لب دلبر خندید

    بوی یزدان به محمد رسد از سوی یمن

    چند گفتیم پراکنده دل آرام نیافت

    جز بر آن زلف پراکنده آن شاه زمن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha