به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
یک غزل آغاز کن بر صفت حاضران
ای رخ تو همچو شمع خیز درآ در میان
نور ده آن شمع را روح ده این جمع را
از دوزخ همچو شمع وز قدح همچو جان
سوی قدح دست کن ما همه را مست کن
ز آنک کسی خوش نشد تا نشد از خود نهان
چون شدی از خود نهان زود گریز از جهان
روی تو واپس مکن جانب خود هان و هان
این سخن همچو تیر راست کشش سوی گوش
تا نکشی سوی گوش کی بجهد از کمان
بس کن از اندیشه بس کو گودت هر نفس
کای عجب آن را چه شد اه چه کنم کو فلان
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.