کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا بیار باده و بختم بلند کن

    زان حلقه‌های زلف دلم را کمند کن

    مجلس خوش است و ما و حریفان همه خوشیم

    آتش بیار و چاره مشتی سپند کن

    زان جام بی‌دریغ در اندیشه‌ها بریز

    در بیخودی سزای دل خودپسند کن

    ای غم برو برو بر مستانت کار نیست

    آن را که هوشیار بیابی گزند کن

    مستان مسلمند ز اندیشه‌ها و غم

    آن کو نشد مسلم او را نژند کن

    ای جان مست مجلس ابرار یشربون

    بر گربه اسیر هوا ریش خند کن

    ریش همه به دست اجل بین و رحم کن

    از مرگ وارهان همه را سودمند کن

    عزم سفر کن ای مه و بر گاو نه تو رخت

    با شیرگیر مست مگو ترک پند کن

    در چشم ما نگر اثر بیخودی ببین

    ما را سوار اشقر و پشت سمند کن

    یک رگ اگر در این تن ما هوشیار هست

    با او حساب دفتر هفتاد و اند کن

    ای طبع روسیاه سوی هند بازرو

    وی عشق ترک تاز سفر سوی جند کن

    آن جا که مست گشتی بنشین مقیم شو

    و آن جا که باده خوردی آن جا فکند کن

    در مطبخ خدا اگرت قوت روح نیست

    آن گاه سر در آخر این گوسفند کن

    خواهی که شاهدان فلک جلوه گر شوند

    دل را حریف صیقل آیینه رند کن

    ای دل خموش کن همه بی‌حرف گو سخن

    بی‌لب حدیث عالم بی‌چون و چند کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha