کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

    ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

    ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

    خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

    از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

    بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

    ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

    بر آب دیده ما صد جای آسیا کن

    خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا

    بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن

    بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد

    ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن

    دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد

    پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

    در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم

    با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن

    گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد

    از برق این زمرد هی دفع اژدها کن

    بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی

    تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha