کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نک بهاران شد صلا ای لولیان

    بانگ نای و سبزه و آب روان

    لولیان از شهر تن بیرون شوید

    لولیان را کی پذیرد خان و مان

    دیگران بردند حسرت زین جهان

    حسرتی بنهیم در جان جهان

    با جهان بی‌وفا ما آن کنیم

    هرچ او کرده‌ست با آن دیگران

    تا حریف خود ببیند او یکی

    امتحان او بیابد امتحان

    نی غلط گفتم جهان چون عاشق است

    او به جان جوید جفای نیکوان

    جان عاشق زنده از جور و جفاست

    ای مسلمان جان که را دارد زیان

    راه صحرا را فروبست این سخن

    کس نجوید راه صحرا را دهان

    تو بگو دارد دهان تنگ یار

    با لب بسته گشاد بی‌کران

    هر که بر وی آن لبان صحرا نشد

    او نه صحرا داند و نی آشیان

    هر که بر وی زان قمر نوری نتافت

    او چه بیند از زمین و آسمان

    هر کسی را کاین غزل صحرا شود

    عیش بیند زان سوی کون و مکان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha