کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مکن ای دوست ز جور این دلم آواره مکن

    جان پی پاره بگیر و جگرم پاره مکن

    مر تو را عاشق دل داده و غمخوار بسی است

    جان و سر قصد سر این دل غمخواره مکن

    نظر رحم بکن بر من و بیچارگیم

    جز تو ار چاره گری هست مرا چاره مکن

    پیش آتشکده عشق تو دل شیشه گر است

    دل خود بر دل چون شیشه من خاره مکن

    هر دمی هجر ستمکار تو دم می دهدم

    هر دمم دم ده بی‌باک ستمکاره مکن

    تن پربند چو گهواره و دل چون طفل است

    در کنارش کش و وابسته گهواره مکن

    پیش خورشید رخت جان مرا رقصان دار

    همچو شب جان مرا بند هر استاره مکن

    ز دغل عالم غدار دو صد سر دارد

    سر من در سر این عالم غداره مکن

    صد چو هاروت و چو ماروت ز سحرش بسته‌ست

    مر مرا بسته این جادوی سحاره مکن

    خمر یک روزه این نفس خمار ابد است

    هین مرا تشنه این خاین خماره مکن

    لعب اول چو مرا بست میفزا بازی

    ز آنچ یک باره شدم مات تو ده باره مکن

    جمله عیاری ناسوت ز لاهوت تو است

    تو دگر یاری این کافر عیاره مکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha