کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اینک آن انجم روشن که فلک چاکرشان

    اینک آن پردگیانی که خرد چادرشان

    همچو اندیشه به هر سینه بود مسکنشان

    همچو خورشید به هر خانه فتد لشکرشان

    نظر اولشان زنده کند عالم را

    در نظر هیچ نگنجد نظر دیگرشان

    ای بسا شب که من از آتششان همچو سپند

    بوده‌ام نعره زنان رقص کنان بر درشان

    گر تو بو می نبری بوی کن اجزای مرا

    بو گرفته‌ست دل و جان من از عنبرشان

    ور تو بس خشک دماغی به تو بو می نرسد

    سر بنه تا برسد بر تو دماغ ترشان

    خود چه باشد تر و خشک حیوانی و نبات

    مه نبات و حیوان و مه زمین مادرشان

    همه عالم به یکی قطره دریا غرقند

    چه قدر خورد تواند مگس از شکرشان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha