به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هیچ باشد که رسد آن شکر و پسته من
نقل سازد جهت این جگر خسته من
دست خود بر سر من مالد از روی کرم
که تو چونی هله ای بیدل و پابسته من
سر گران گشته از آن باده بیساغر من
زعفران کشته بدین لاله بررسته من
زخم بر تار تو اندرخور خود چون رانم
ای گسسته رگت از زخمه آهسته من
چون تنم جان نشود زان ابدی آب حیات
چون دلم برنجهد زان بت برجسته من
هله ای طیف خیالش بنشین و بشنو
یک زمانی سخن پخته به نبشته من
چون مه چارده شب را تو برآرای به حسن
ای به شبها و سحرها به دعا جسته من
چند صفها بشکستی و بدیدی همه را
هیچ دیدی تو صفی چون صف اشکسته من
لاله زار و چمن ار چه که همه ملک وی است
هوس و رغبت او بین تو به گلدسته من
لب ببند و قصص عشق به گوش او گوی
که حریص آمد بر گفتن پیوسته من
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.