کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا چون مست گشتی خویش را بر من بزن

    ذکر فردا نسیه باشد نسیه را گردن بزن

    سال سال ماست و طالع طالع زهره‌ست و ماه

    ای دل این عیش و طرب حدی ندارد تن بزن

    تا درون سنگ و آهن تابش و شادی رسید

    گر تو را باور نیاید سنگ بر آهن بزن

    بنگر اندر میزبان و در رخش شادی ببین

    بر سر این خوان نشین و کاسه در روغن بزن

    عقل زیرک را برآر و پهلوی شادی نشان

    جان روشن را سبک بر باده روشن بزن

    شاخه‌ها سرمست و رقصانند از باد بهار

    ای سمن مستی کن و ای سرو بر سوسن بزن

    جامه‌های سبز ببریدند بر دکان غیب

    خیز ای خیاط بنشین بر دکان سوزن بزن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha