به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
عالم گرفت نورم بنگر به چشمهایم
نامم بها نهادند گر چه که بیبهایم
زان لقمه کس نخوردهست یک ذره زان نبردهست
بنگر به عزت من کان را همیبخایم
گر چرخ و عرش و کرسی از خلق سخت دور است
بیدار و خفته هر دم مستانه می برآیم
آن جا جهان نور است هم حور و هم قصور است
شادی و بزم و سور است با خود از آن نیایم
جبریل پرده دار است مردان درون پرده
در حلقه شان نگینم در حلقه چون درآیم
عیسی حریف موسی یونس حریف یوسف
احمد نشسته تنها یعنی که من جدایم
عشق است بحر معنی هر یک چو ماهی در بحر
احمد گهر به دریا اینک همینمایم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.