به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر خوشی که فوت شد از تو مباش اندوهگین
کو به نقشی دیگر آید سوی تو می دان یقین
نی خوشی مر طفل را از دایگان و شیر بود
چون برید از شیر آمد آن ز خمر و انگبین
این خوشی چیزی است بیچون کآید اندر نقشها
گردد از حقه به حقه در میان آب و طین
لطف خود پیدا کند در آب باران ناگهان
باز در گلشن درآید سر برآرد از زمین
گه ز راه آب آید گه ز راه نان و گوشت
گه ز راه شاهد آید گه ز راه اسب و زین
از پس این پردهها ناگاه روزی سر کند
جمله بتها بشکند آنک نه آن است و نه این
جان به خواب از تن برآید در خیال آید بدید
تن شود معزول و عاطل صورتی دیگر مبین
گویی اندر خواب دیدم همچو سروی خویش را
روی من چون لاله زار و تن چو ورد و یاسمین
آن خیال سرو رفت و جان به خانه بازگشت
ان فی هذا و ذاک عبرة للعالمین
ترسم از فتنه وگر نی گفتنیها گفتمی
حق ز من خوشتر بگوید تو مهل فتراک دین
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
نان گندم گر نداری گو حدیث گندمین
آخر ای تبریز جان اندر نجوم دل نگر
تا ببینی شمس دنیا را تو عکس شمس دین
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.