کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشقان نالان چو نای و عشق همچون نای زن

    تا چه‌ها در می دمد این عشق در سرنای تن

    هست این سر ناپدید و هست سرنایی نهان

    از می لب‌هاش باری مست شد سرنای من

    گاه سرنا می نوازد گاه سرنا می گزد

    آه از این سرنایی شیرین نوای نی شکن

    شمع و شاهد روی او و نقل و باده لعل او

    ای ز لعلش مست گشته هم حسن هم بوالحسن

    بوحسن گو بوالحسن را کو ز بویش مست شد

    وان حسن از بو گذشت و قند دارد در دهن

    آسمان چون خرقه رقصان و صوفی ناپدید

    ای مسلمانان کی دیده‌ست خرقه رقصان بی‌بدن

    خرقه رقصان از تن است و جسم رقصان است ز جان

    گردن جان را ببسته عشق جانان در رسن

    ای دل مخمور گویی باده‌ات گیرا نبود

    باده گیرای او وانگه کسی با خویشتن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha