کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما قحطیان تشنه و بسیارخواره‌ایم

    بیچاره نیستیم که درمان و چاره‌ایم

    در بزم چون عقار و گه رزم ذوالفقار

    در شکر همچو چشمه و در صبر خاره‌ایم

    ما پادشاه رشوت باره نبوده‌ایم

    بل پاره دوز خرقه دل‌های پاره‌ایم

    از ما مپوش راز که در سینه توایم

    وز ما مدزد دل که نه ما دل فشاره‌ایم

    ما آب قلزمیم نهان گشته زیر کاه

    یا آفتاب تن زده اندر ستاره‌ایم

    ما را ببین تو مست چنین بر کنار بام

    داند کنار بام که ما بی‌کناره‌ایم

    مهتاب را چه ترس بود از کنار بام

    پس ما چه غم خوریم که بر مه سواره‌ایم

    گر تیردوز گشت جگرهای ما ز عشق

    بی‌زحمت جگر تو ببین خون چه کاره‌ایم

    قصاب ده اگر چه که ما را بکشت زار

    هم می چریم در ده و هم بر قناره‌ایم

    ما مهره‌ایم و هم جهت مهره حقه‌ایم

    هنگامه گیر دل شده و هم نظاره‌ایم

    خاموش باش اگر چه به بشرای احمدی

    همچون مسیح ناطق طفل گواره‌ایم

    در عشق شمس مفخر تبریز روز و شب

    بر چرخ دیوکش چو شهاب و شراره‌ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha