کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از ما مرو ای چراغ روشن

    تا زنده شود هزار چون من

    تا بشکفد از درون هر خار

    صد نرگس و یاسمین و سوسن

    بر هر شاخی هزار میوه

    در هر گل تر هزار گلشن

    جان شب را تو چون چراغی

    یا جان چراغ را چو روغن

    ای روزن خانه را چو خورشید

    یا خانه بسته را چو روزن

    ای جوشن را چو دست داوود

    یا رستم جنگ را چو جوشن

    خورشید پی تو غرق آتش

    وز بهر تو ساخت ماه خرمن

    نستاند هیچ کس به جز تو

    تاوان بهار را ز بهمن

    از شوق تو باغ و راغ در جوش

    وز عشق تو گل دریده دامن

    ای دوست مرا چو سر تو باشی

    من غم نخورم ز وام کردن

    روزی که گذر کنی به بازار

    هم مرد رود ز خویش و هم زن

    وان شب که صبوح او تو باشی

    هم روح بود خراب و هم تن

    ترکی کند آن صبوح و گوید

    با هندوی شب به خشم سن سن

    ترکیت به از خراج بلغار

    هر سن سن تو هزار رهزن

    گفتی که خموش من خموشم

    گر زانک نیاریم به گفتن

    ور گوش رباب دل بپیچی

    در گفت آیم که تن تنن تن

    خاکی بودم خموش و ساکن

    مستم کردی به هست کردن

    هستی بگذارم و شوم خاک

    تا هست کنی مرا دگر فن

    خاموش که گفت نیز هستی است

    باش از پی انصتواش الکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha