کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صد گوش نوم باز شد از راز شنودن

    بی بوددهنده نتوان زادن و بودن

    استودن تو باد بهار آمد و من باغ

    خوش حامله می گردد اجزا ز ستودن

    بر همدگر افتادن مستان چه لطیف است

    وز همدگر آن جام وفا را بربودن

    ای آنک به عشق رخ تو واجب و حق است

    آیینه دل را ز خرافات زدودن

    آواز صفیر تو شنیدیم و فریضه است

    این هدهد جان را گره از پای گشودن

    تا چند در این ابر نهان باشد آن ماه

    جان‌ها به لب آمد هله وقت است نمودن

    ای گلشن روی تو ز دی ایمن و فارغ

    وی سنبل ابروی تو ایمن ز درودن

    ساقی چو تویی کفر بود بودن هشیار

    وان شب که تویی ماه حرام است غنودن

    چون آمد پیراهن خوش بوی تو یوسف

    بس بارد و سرد است کنون لخلخه سودن

    گفتم که ببوسم کف پای تو مرا گفت

    آن جسم بود کش بتوانند بسودن

    پس تا شه ما گوید کو راست مسلم

    پر کردن افهام و بر افهام فزودن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha