کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای قاعده مستان در همدگر افتادن

    استیزه گری کردن در شور و شر افتادن

    عاشق بتر از مست است عاشق هم از آن دست است

    گویم که چه باشد عشق در کان زر افتادن

    زر خود چه بود عاشق سلطان سلاطین است

    ایمن شدن از مردن وز تاج سر افتادن

    درویش به دلق اندر و اندر بغلش گوهر

    او ننگ چرا دارد از در به در افتادن

    مست آمد دوش آن مه افکنده کمر در ره

    آگه نبد از مستی او از کمر افتادن

    گفتم که دلا برجه می بر کف جان برنه

    کافتاد چنین وقتی وقت است درافتادن

    با بلبل بستانی همدست شدن دستی

    با طوطی روحانی اندر شکر افتادن

    من بی‌دل و دل داده در راه تو افتاده

    والله که نمی‌دانم جای دگر افتادن

    گر جام تو بشکستم مستم صنما مستم

    مستم مهل از دستم و اندر خطر افتادن

    این قاعده نوزاد است وین رسم نو افتاده‌ست

    شیشه شکنی کردن در شیشه گر افتادن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha