به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چه دانی تو خراباتی که هست از شش جهت بیرون
خرابات قدیم است آن و تو نو آمده اکنون
نباشد مرغ خودبین را به باغ بیخودان پروا
نشد مجنون آن لیلی به جز لیلی صد مجنون
هزاران مجلس است آن سو و این مجلس از آن سوتر
که این بیچونتر است اندر میان عالم بیچون
ببین جانهای آن شیران در آن بیشه ز اجل لرزان
کز آن شیر اجل شیران نمیمیزند الا خون
بسی سیمرغ ربانی که تسبیحش اناالحق شد
بسوزد پر و بال او اگر یک پر زند آن سون
وزیر و حاجب و محمود ایازی را شده چاکر
که آن جا کو قدم دارد بود سرهای مردان دون
تو معذوری در انکارت که آن جا می شود حیران
جنید و شیخ بسطامی شقیق و کرخی و ذاالنون
ازیرا راه نتوان برد سوی آفتاب ای جان
مگر کان آفتاب از خود برآید سوی این هامون
مگر هم لطف شمس الدین تبریزیت برهاند
وگر نی این غزل می خوان و بر خود می دم این افسون
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.