کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    منم آن حلقه در گوش و نشسته گوش شمس الدین

    دلم پرنیش هجران است بهر نوش شمس الدین

    چو آتش‌های عشق او ز عرش و فرش بگذشته‌ست

    در این آتش ندانم کرد من روپوش شمس الدین

    در آغوشم ببینی تو ز آتش تنگ‌ها لیکن

    شود آن آب حیوان از پی آغوش شمس الدین

    چو دیکی پخت عقل من چشیدم بود ناپخته

    زدم آن دیک در رویش ز بهر جوش شمس الدین

    در این خانه تنم بینی یکی را دست بر سر زن

    یکی رنجور در نزع و یکی مدهوش شمس الدین

    زبان ذوالفقار عقل کاین دریا پر از در کرد

    زبانش بازبگرفت و شد او خاموش شمس الدین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha