کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم

    با چشم تو ز باده و خمار فارغیم

    خانه گرو نهاده و در کوی تو مقیم

    دکان خراب کرده و از کار فارغیم

    رختی که داشتیم به یغما ببرد عشق

    از سود و از زیان و ز بازار فارغیم

    دعوی عشق وانگه ناموس و نام و ننگ

    ما ننگ را خریده و از عار فارغیم

    غم را چه زهره باشد تا نام ما برد

    دستی بزن که از غم و غمخواره فارغیم

    ای روترش که کاله گران است چون خرم

    بگذر مخر که ما ز خریدار فارغیم

    ما را مسلم آمد شادی و خوشدلی

    کز باد و بود اندک و بسیار فارغیم

    بررفت و برگذشت سر ما ز آسمان

    کز ذوق عشق از سر و دستار فارغیم

    ما لاف می زنیم و تو انکار می کنی

    ز اقرار هر دو عالم و ز انکار فارغیم

    مشتی سگان نگر که به هم درفتاده‌اند

    ما سگ نزاده‌ایم و ز مردار فارغیم

    اسرار تو خدای همی‌داند و بس است

    ما از دغا و حیلت و مکار فارغیم

    درسی که عشق داد فراموش کی شود

    از بحث و از جدال و ز تکرار فارغیم

    پنهان تو هر چه کاری پیدا بروید آن

    هر تخم را که خواهی می کار فارغیم

    آهن ربای جذب رفیقان کشید حرف

    ور نی در این طریق ز گفتار فارغیم

    با نور روی مفخر تبریز شمس دین

    از شمس چرخ گنبد دوار فارغیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha