کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از بت باخبر من خبری می رسدم

    وز لب چون شکر او شکری می رسدم

    شکر اندر شکر اندر شکر است

    شکری در دهن است و دگری می رسدم

    هر دم از گلشن او طرفه گلی می سکلم

    هر زمان تازه گل از شاخ تری می رسدم

    خیره از عشق ویم کز هوسش هر نفسی

    عاشق سوخته خیره سری می رسدم

    آن یکی زرد شده کآتش او می کشدم

    وین دگر هست که از وی نظری می رسدم

    وان دگر بر در آن خانه او بنشسته

    که در ار باز نشد بانگ دری می رسدم

    وان یکی بر سر آن خاک سرک بنهاده

    که ز خاکش صفت جانوری می رسدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha