کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر تو مستی بر ما آی که ما مستانیم

    ور نه ما عشوه و ناموس کسی نستانیم

    یوسفانند که درمان دل پردردند

    که ز مستی بندانند که ما درمانیم

    ور بدانند حق و قیمت خود درشکنند

    چونک درمان سر خود گیرد ما درمانیم

    ما خرابیم و خرابات ز ما شوریده‌ست

    گنج عیشیم اگر چند در این ویرانیم

    کدخدامان به خرابات همان ساقی و بس

    کدخدا اوست و خدا اوست همو را دانیم

    مست را با غم و اندیشه و تدبیر چه کار

    که سزای سر صدریم و یا دربانیم

    هر کی از صدر خبر دارد او دربان است

    ما ز جان بی‌خبریم و بر آن جانانیم

    من نخواهم که سخن گویم الا ساقی

    می دمد در دل ما زانک چو نای انبانیم

    خوش بود سیمتنی کو بنداند که کییم

    بار ما می کشد و ماش همی‌رنجانیم

    یار ما داند کو کیست ولی برشکند

    خویش کاسد کند و گوید ما ارزانیم

    سر فرود آرد چون شاخ تر از لطف و کرم

    ما چو برگ از حذر فرقت او لرزانیم

    یک زمانم بهل ای جان که خموشانه خوش است

    ما سخن گوی خموشیم که چون میزانیم

    بس کن ار چند بیان طرق از ارکان است

    ما به ارکان به چه مشغول شویم ار کانیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha