کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم

    وگر از من طلبی جان نستیزم نستیزم

    قدحی دارم بر کف به خدا تا تو نیایی

    هله تا روز قیامت نه بنوشم نه بریزم

    سحرم روی چو ماهت شب من زلف سیاهت

    به خدا بی‌رخ و زلفت نه بخسبم نه بخیزم

    ز جلال تو جلیلم ز دلال تو دلیلم

    که من از نسل خلیلم که در این آتش تیزم

    بده آن آب ز کوزه که نه عشقی است دوروزه

    چو نماز است و چو روزه غم تو واجب و ملزم

    به خدا شاخ درختی که ندارد ز تو بختی

    اگرش آب دهد یم شود او کنده هیزم

    بپر ای دل سوی بالا به پر و قوت مولا

    که در آن صدر معلا چو تویی نیست ملازم

    همگان وقت بلاها بستایند خدا را

    تو شب و روز مهیا چو فلک جازم و حازم

    صفت مفخر تبریز نگویم به تمامت

    چه کنم رشک نخواهد که من آن غالیه بیزم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha