کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خبری اگر شنیدی ز جمال و حسن یارم

    سر مست گفته باشد من از این خبر ندارم

    شب و روز می بکوشم که برهنه را بپوشم

    نه چنان دکان فروشم که دکان نو برآرم

    علمی به دست مستی دو هزار مست با وی

    به میان شهر گردان که خمار شهریارم

    به چه میخ بندم آن را که فقاع از او گشاید

    چه شکار گیرم آن جا که شکار آن شکارم

    دهلی بدین عظیمی به گلیم درنگنجد

    فر و نور مه بگوید که من اندر این غبارم

    به سر مناره اشتر رود و فغان برآرد

    که نهان شدم من این جا مکنید آشکارم

    شتر است مرد عاشق سر آن مناره عشق است

    که مناره‌هاست فانی و ابدی است این منارم

    تو پیازهای گل را به تک زمین نهان کن

    به بهار سر برآرد که من آن قمرعذارم

    سر خنب چون گشادی برسان وظیفه‌ها را

    به میان دور ما آ که غلام این دوارم

    پی جیب توست این جا همه جیب‌ها دریده

    پی سیب توست ای جان که چو برگ بی‌قرارم

    همه را به لطف جان کن همه را ز سر جوان کن

    به شراب اختیاری که رباید اختیارم

    همه پرده‌ها بدران دل بسته را بپران

    هله ای تو اصل اصلم به تو است هم مطارم

    به خدا که روز نیکو ز بگه بدید باشد

    که درآید آفتابش به وصال در کنارم

    تو خموش تا قرنفل بکند حکایت گل

    بر شاهدان گلشن چو رسید نوبهارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha