کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من خفته وشم اما بس آگه و بیدارم

    هر چند که بی‌هوشم در کار تو هشیارم

    با شیره فشارانت اندر چرش عشقم

    پای از پی آن کوبم کانگور تو افشارم

    تو پای همی‌بینی و انگور نمی‌بینی

    بستان قدحی شیره دریاب که عصارم

    اندر چرش جان آ گر پای همی‌کوبی

    تا غوطه خورم یک دم در شیره بسیارم

    زین باده نگردد سر زین شیره نشورد دل

    هین چاشنیی بستان زین باده که من دارم

    زین باده که داری تو پیوسته خماری تو

    دانم که چه داری تو در روت نمی‌آرم

    دامی که درافتادی بنگر سوی دام افکن

    تا ناظر حق باشی ای مرغ گرفتارم

    دام ار تک چه باشد فردوس کند حقش

    ور خار خسک باشد حق سازد گلزارم

    آن دم که به چاه آمد یوسف خبرش آمد

    که کار تو می سازد ای خسته بیمارم

    داروی تو می کوبم خرگاه تو می روبم

    از ضد ضدش انگیزم من قادر و قهارم

    گویم به حجر حی شو گویم به عدم شیء شو

    گویم به چمن دی شو داری عجب اقرارم

    شمس الحق تبریزی تو روشنی روزی

    و اندر پی روز تو من چون شب سیارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha