به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تا دیده ام چو گل به ته پیرهن تو را
گلبرگ ناز خوانده ام از لطف تن تو را
از تار و پود رنجه شود نازنین تنت
به گر کنند جامه زبرگ سمن تو را
تو آن بتی که هیچ برهمن به بتکده
بت را نداشت دوست بدینسان که من تو را
آن ترک کافری تو که بهر هلاک من
گردند نامزد ز خطا و ختن تو را
مژده دهی که جان تو بس نرخ بوسه ام
پیش آر سر که بوسه زنم بر دهن تو را
کس نیست کز ترانه تو نیست در سماع
دستان دیگر است به هر انجمن تو را
جانان که جان توست ز تو سایه برگرفت
جامی چه ممکن است دگر زیستن تو را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.