کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وقت گل خوش آن که جا بر طرف گلشن می کند

    دیده را زآب روان و سبزه روشن می کند

    خانه دل را که از دود زمستان تیره بود

    در حریم بوستان از دیده روزن می کند

    همچو نرگس می نهد برکف به عشرت جام می

    پای سرو و سایه گلبن نشیمن می کند

    می نشاند گلرخی یا لاله رویی پیش خویش

    گردش از گل توده و از لاله خرمن می کند

    با سپاه محنت و غم بر سر جنگ است باغ

    زاه زره از سبزه و خنجر ز سوسن می کند

    می نهد از عنبرتر لاله بر آتش بخور

    وز بخورش گل عبیر جیب و دامن می کند

    گر صراحی ریخت خون توبه جامی چه باک

    هر زمان خون دگر زینسان به گردن می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha