به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای از تو به خون دل رنگین چو گلم دامان
برد از دل من داغت سودای گل اندامان
رویت ز نظر پنهان وز وصف جمالت پر
هم زاویه خاصان هم انجمن عامان
نوشند می گلگون ریزند ز مژگان خون
دور از لبت این باشد عیش قدح آشامان
خودکامه دلی دارم خون از دل خودکامی
آه از دل خودکامه داد از دل خودکامان
بر سر پی سامانم ای خواجه مزن طعنه
عاشق که گذشت از سر فارغ بود از سامان
صدبار اگر زاهد از خشکی خود سوزد
بی داغ غمت باشد از دایره خامان
در طوق نکونامی ذوقی نبود جامی
آن به که برآری سر از حلقه بدنامان
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.