به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آن تندخو که آمد خون ریختن فن او
گر خون من نریزد خونم به گردن او
هر دم چرا نهد رو دامن به پشت پایش
چاک است جیب جانم از رشک دامن او
طاق رواق عیشم گردد چو گاه گاهی
بینم نشان به راهی از نعل توسن او
گر زان دو رخ گشاید برقع درون خانه
عکس مه و خور افتد بیرون ز روزن او
شبها چو دور ازان رخ بینم به ماه ترسم
کز برق آهم افتد آتش به خرمن او
هرچند تن چو مویی از درد توست عاشق
بی درد تو مبادا یک موی بر تن او
جامی تو را نبیند جز چشم روشن خود
بادا هزار رحمت بر چشم روشن او
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.