به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تویی آن آفتاب عالم آرای
که داری در دل هر ذره ای جای
جمالت را عماری در عمارت
نمی گنجد سوی ویران ما آی
مپوش از ما به ما نور رخ خویش
به گل خورشید تابان را میندای
میان ما و تو ماییم پرده
کرم کن وز میان این پرده بگشای
خرد زنگ است بر آیینه عشق
بده می ساقیا وین زنگ بزدای
چو جانان جان جان توست جامی
جهان در جست و جوی او مپیمای
بزن در دامن آن جان جان دست
منه دیگر برون از خویشتن پای
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.