به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
زما همی گذری و به ما نمی نگری
چه جرم رفت و جنایت چرا نمی نگری
ز جور آنکه قفا سوی ما کنی و روی
همی کنیم فغان وز قفا نمی نگری
هزار سوخته دل از پی تو وای کنان
چه شوخ چشم نگاری که وا نمی نگری
چه کافری تو که هیچ از خدا نمی ترسی
به هیچ بنده برای خدا نمی نگری
خوش است از نظر لطف شاه حال گدا
تو شاه حسنی و حال گدا نمی نگری
هزار جا سر راهت گرفته هرکس و تو
ز ناز سوی کسان هیچ جا نمی نگری
به پیش پای تو جامی همی نهد سر خویش
ولی چه سود چو تو پیش پا نمی نگری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.