جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۴۷۵: زما همی گذری و به ما نمی نگری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زما همی گذری و به ما نمی نگری چه جرم رفت و جنایت چرا نمی نگری ز جور آنکه قفا سوی ما کنی و روی همی کنیم فغان وز قفا نمی نگری هزار سوخته دل از پی تو وای کنان چه شوخ چشم نگاری که وا نمی نگری چه کافری تو که هیچ از خدا نمی ترسی به هیچ بنده برای خدا نمی نگری خوش است از نظر لطف شاه حال گدا تو شاه حسنی و حال گدا نمی نگری هزار جا سر راهت گرفته هرکس و تو ز ناز سوی کسان هیچ جا نمی نگری به پیش پای تو جامی همی نهد سر خویش ولی چه سود چو تو پیش پا نمی نگری جامی هروی