به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
رخت را مه نخوانند اهل توجیه
که روشن نیست چندان وجه تشبیه
مکن از خوان وصلت منع سایل
که خارج باشد از قانون توجیه
غمت با دل دو حرف آمد ز یک جنس
که آن مدغم بود وین مدغم فیه
اگر حاجت به شمع افتد شبت را
ز جان رشته دهم وز چشم و دل پیه
چه سان آیم برون از تیه عشقت
که موسی بود سرگردان درآن تیه
چوها چشم همه کردم بدین حرف
تورا بر انتظار خویش تنبیه
مس خود را مکن جامی زراندود
که پیش ناقدان خوش نیست تمویه
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.